سیاسی - تحلیل اخبار روز

سیاسی - تحلیل اخبار روز

تبلیغات در سایت ما
تبلیغات در سایت ما تبلیغات در سایت ما

تبلیغات سایت

نامه دردمندانه نوه شهيد به مسئولان

 

خواست من این است که در خبرگزاری کردپیام مشکلات ما را نشرکنید تا مسئولان و مردم از وضعیت بیماری مادرم و پدرم باخبرشوند.

به گزارش کوردپیام، نوه شهید، دلنوشته خود که کوله باری از مشکلات زندگیشان بود خطاب به مسئولان به شرح ذیل در اختیار کوردپیام قرار داد تا شاید دریچه ای باشد برای روشنایی...

بسمه تعالی

مسئول محترم خبرگزاری کردپیام پیرانشهر

احتراما اینجانب اسراء آزاده ساکن پیرانشهر و دانش آموز کلاس پنجم ابتدائی و نوه شهید معظم به استحضار عالی می رساند که در شدیدترین مشکلات و بحران اقتصادی و مالی قرار داریم که مربوط به چندین سال است؛ من الان 11 سال دارم و خانواده ام در گردابی از مشکلات غرق شده اند و همین امر باعث شده که کمتر وارد اجتماع شوم.

  مشکلات به شرح زیر است: پدرم به مدت 30 سال است بخاطر انفجار خمپاره رژیم بعثی در اطراف روستای لاون توابع پیرانشهر دچار موج گرفتگی شده است و در ضمن موج گرفتگی دچار افسردگی مزمن هم گردیده است و چند بار هم اقدام به خودکشی کرده است که در اورژانس بیمارستان بعد از شستشوی معده او از مرگ حتمی نجات یافته است.

پدرم پارسال اوایل نوروز جهت رفع مشکلات به استانداری مراجعه کرده و درخواست ملاقات حضوری با شخص استاندار را کرده است. ولی مسئولان دفتر استانداری، ملاقات پدرم با اقای استاندار را ندادند که به دلیل بیماری اعصاب و مشکلات شدید خانواده پدرم در دفتر استاندار ناامید شد و اقدام به خودکشی نموده که از طریق انتظامات استانداری و با هماهنگی اورژانس 115 به بیمارستان طالقانی منتقل گردید و بعد از شستشوی معده از مرگ او جلوگیری شد و سه روز در ان بیمارستان بستری شد تا وضعیتش بهتر و بعد مرخص شود.

پدرم یکبار در مرکز بیمارستان رازی ارومیه به مدت یک ماه بستری شد و 6 جلسه به او شوک زدند تا از افکار خودکشی بپرهیزد .

اما مشکلات مادرم: مادرم دختر شهید معظم هستند پدر او در سال 64 یا 65 درمناطق سردشت شهید شده است مادرم هنگام تولد من دچاراختلال بعد از زایمان شد اختلال او به حدی شدید شد که اگر پدرم به موقع نمیرسید خودسوزی میکرد.

بعدازآن مادرم به بیمارستان روانپزشکی منتقل شد و یک ماه چند روزی بستری شد اگرپدرم درآن زمان سرنمیرسید فاجعه ی انسانی بروز میکرد و مادرم بوسیله ی نفت و ریختن بر روی لباسها به زندگی پایان میداد.

بوسیله ی چندبسته قرص هم اقدام به خودکشی کرد. که در اورژانس پیرانشهر از مرگ او جلوگیری گردید الان هم هربار که ما مطلع میشویم که مادرم افکارخودکشی دارد زندگی روی تلخ را به ما نشان میدهد من و پدرم از بیرون رفتن محدودیت  داریم و محدودیت با به خاطرافکارخودکشی مادرم است وپ درم بخاطرمادرم دست ازهمه چیزکشیده و بشدت مراقب مادرم است بنیاد شهید پیرانشهر_سردشت و استان  در جریان  وضع ما هستند و لازم است ازمددکار و رئیس بنیاد شهید پیرانشهر و مددکاران بنیاد شهید استان و رئیس و مددکاران بنیاد شهید بخاطر روابط دوستانه و همدردی و مشاوره های بموقع تشکرکنم.

  مادرم تا الان چهارباربستری شده است و سه بار در ارومیه ویک بار در بیمارستان روزبه تهران تحت نظر روانپزشکان بوده است زندگی بسیارسخت و پر عذابی دارم از امکانات اولیه به دلیل فقرمحروم هستم موقعی که به پدرم نگاه میکنم از روی صورتش معلوم است که هزاران بار آرزوی مرگ میکند من فکر کنم هیچ پدری مثل پدرمن سختی نکشیده است.

پدرم با این اوضاع دگرگون شده شبها تا پاسی ازشب بیدار است وبا خود و مشکلات مالی و جانبازی و مادرم خلوت میکند آخرین بار مشخص گردید که مادرم ضمن افسردگی مزمن دارای اختلال دو قطبی می باشد پدرم به تهران مراجعه تا حداقل ازبارفشا رروحی و روانی ما کاسته شود.

درمجلس شورای اسلامی پنج نماینده با نامه ای به آقا شهیدی معادن رئیس جمهورسازمان شهید مکاتبه و از وی تقاضای برقراری مستمری برای پدرم کرده اند ولی تا الان این امر میسر نشده است سپاه پاسداران و نیروی انتظامی هم جانبازی پدرم را با تحقیقات و بررسی های لازم تائید کرده اند که لازم است از هر دو نیروی انتظامی و سپاه پاسداران به دلیل نوع برخورد خوب و همدردی تشکر و قدردانی کنم  مشکل پرونده ی جانبازی پدرم بدلیل نداشتن صورت صانحه همزمان می باشد ولی آن زمان پدرم تنها 10ساله بوده و آن زمان بدلیل بمباران رژیم بعثی عراق مردم ترس ورعب داشتند ولی به فکرجمع اوری مدارک نبوده و بیمارستان پیرانشهر آن زمان تنها درمانگاه سربازی بوده است.

بخاطرمشکلات مالی لازم است بگویم در رمضان امسال بمدت یک هفته ما توان خرید نان رانداشتیم بخاطرمشکلات شدید اقتصادی وانتشارآن درروزنامه جامعه کردستان خانواده ی ما برخود واجب  دانستند که ازخبرنگارعزیزآقای کاوان عزیزکه برای جامعه ی کردستان قلم میزنند تشکرکنم ازمدیرمسئول آن روزنامه وسردیبرمحترم آقای حوریان نیزتشکرکنم.

لازم است ازهمدردی ونوع کمک بشردوستانه ریاست محترم هلال احمرشهرستان سردشت نیز تشکر کنم او با سخاوت و با مهربانی با ما برخورد کرد و حتی مقداری از وسایل برای ما جهت کمک ارسال نمودند که جای تشکر و قدردانی میباشد برای حفظ سلامتی و طول عمر این عزیزان از خداوند منان آرزوی سلامتی و طول عمربا عزت میطلبم  ازشما بزرگوار هم زحمت کشیدید وبه درددل ما گوش کردید نهایت تشکررادارم.

خواست من این است که درخبرگزاری کردپیام مشکلات ما را نشرکنید تامسئولان و مردم از وضعیت بیماری مادرم و پدرم باخبرشوند وحتی احتمال دارد اگربه این شیوه زندگی ما ادامه یابد احتمال دارد بخاطرنداشتن وسایل وامکانات اولیه مدرسه والدین من  نتوانند من را به مدرسه بفرستند ومن ازمدرسه محروم وترک تحصیل کنم.؟
 

 

انتهای پیام /

بررسی آسیب های شبکه های اجتماعی در گوشی های موبایل

فناوری ابزار مفیدی ست، اما اکثر افراد نمی دانند که چطور باید از آن به درستی استفاده کرد که همین مسئله می تواند فناوری را به ابزاری مخرب تبدیل کند. هر چقدر هم صفحه توییتر خود را دوست داشته باشید آیا واقعاً ارزش دارد که سلامتی خود را به خاطر توییت های تان به خطر بی اندازید؟ فکر می کنم بعد از مطالعه ۱۰ اثر منفی شبکه های اجتماعی بر زندگی افراد بتوانید پاسخی منطقی و معقول به این سؤال بدهید. تعاملات فرد به فرد یا رو در رو را کاهش می دهد. با استفاده بیش از حد از شبکه های اجتماعی نه تنها وقت کم تری برای گذراندن با افرادی خواهید داشت که به صورت فیزیکی در اطراف شما حضور دارند بلکه دوستان و اعضای خانواده تان زمانی که ببینند شما به دستگاه های الکترونیکی، موبایل و گدجت های تان بیش از آن ها اهمیت می دهید از محبت شما نا امید شده و ناراحت خواهند شد. در نهایت هم افراد تمایل کم تری به صرف وقت و بودن در کنار شما خواهند داشت. احساس نیاز به توجه را به شدت افزایش می دهد. ارسال پست ها و استاتوس های غیرمفید و مبهم در فیس بوک به راحتی می تواند تبدیل به عادتی زننده و مخرب در زندگی افرادی شود که غالباً از شبکه های اجتماعی استفاده می کنند. رقابت بی پایان برای به دست آوردن لایک بیشتر و کامنت های متعدد می تواند زندگی شما را به نابودی بکشاند. توجه شما را از اهداف زندگی واقعی منحرف خواهد کرد. درک این موضوع که توجه بیش از حد افراد به دنیای مجازی و هویت خود در شبکه های اجتماعی آن ها را از رقابت در دنیای واقعی و رسیدن به اهداف مهم بازداشته بسیار آسان است. اکثر جوانان به جای اینکه با تلاش و پشتکار مهارت های لازم برای رسیدن به اهداف عالی خود را کسب کنند ترجیح می دهند به فوق ستاره ای در دنیای مجازی و شبکه هایی از قبیل فیس بوک، توییتر و … شوند. خطر ابتلا به افسردگی را افزایش می دهد. با توجه به مطالعات اخیر افرادی که از شبکه های اجتماعی استفاده ای اعتیاد گونه دارند نسبت به افراد عادی احساسات منفی بیشتری از جمله افسردگی را تجربه می کنند. افرادی که قبلاً سابقه ابتلا به افسردگی داشته اند بیش از دیگران در معرض خطر هستند. اگر فکر می کنید که غمگین شده اید یا کمی احساس افسردگی می کنید بهتر است به خود استراحتی بدهید و چند روز از شبکه های اجتماعی و دوستان مجازی خود فاصله بگیرید. احتمال شکست روابط موجود در شبکه های اجتماعی بیش از روابطی ست که در دنیای واقعی داریم. از حسادت و غیرتی که در روابط موجود در شبکه های اجتماعی وجود دارد به ندرت نتیجه مثبتی حاصل می شود. استفاده از شبکه های اجتماعی برای ایجاد روابط بیشتر و صمیمی تر گزینه ای آسان است اما بهتر است بدانید که این گزینه آسان می تواند خسارات غیر قابل جبرانی به روابط شما در دنیای واقعی بزند. مطالعات نشان می دهد زمانی که یکی از زوجین بیش از حد درگیر یک شبکه اجتماعی مانند فیس بوک شود همسر او تمایل بیشتری برای نظارت و کنترل اعمال و رفتار او خواهد داشت که این موضوع می تواند منجر به بحث های طولانی و در نهایت مرگ رابطه شود. استفاده بیش از حد از شبکه های اجتماعی خلاقیت افراد را نابود می کند. طبق تجربه و به جرئت می گویم که شبکه های اجتماعی آسان ترین راه برای توقف رشد یا کشتن فرآیند خلاقیت در انسان است. تأثیرات منفی گشت وگذارهای بی هدف در شبکه های اجتماعی مانند زمانی ست که شما از روی بی فکری و بدون برنامه خاصی به تماشای تلویزیون و برنامه های این جعبه جادویی بپردازید. اگر تصمیم گرفته اید که بهره وری خود را افزایش دهید و از وقت خود استفاده ای بهینه کنید تمام اپلیکیشن های شبکه های اجتماعی را از همین امروز خاموش کنید. قلدرهای فضای سایبری هنوز زنده و سرحال هستند. مردم فکر می کنند در فضای مجازی هیچ محدودیتی وجود ندارد و به همین دلیل چیزهایی را که در زندگی واقعی به عنوان راز حفظ می کنند و کم تر بر زبان می آورند به آسانی در شبکه های اجتماعی بیان می کنند. اگر شما جزء این قبیل افراد نیستید باز هم این احتمال وجود دارد که روزی برخی از مسائل خصوصی خود را با کاربران دیگر در میان بگذارید و اگر همین الآن هم بیان حرف های خصوصی تان برای دیگران در فضای مجازی یکی از عادت هایتان است بهتر است همین جا تمامش کنید. آن قدرها هم که فکر می کنید در اینترنت ناشناس نیستید. با وجود هکرهای و کلاه بردان حرفه ای که در دنیای وب پرسه می زنند باید همیشه مراقب امنیت خود و اطلاعات محرمانه تان در شبکه های اجتماعی باشید. مقایسه پیوسته خود با دیگران در شبکه های اجتماعی شما را به نابودی خواهد کشاند. شخصیت های دیجیتالی افراد که در شبکه های اجتماعی وجود دارد به طرز چشم گیری با شخصیت و هویت واقعی آن ها متفاوت است. بعد از چند ماه درگیر شدن با این شبکه ها و مقایسه خود با افراد دیگر ممکن است فکر کنید که آن ها از شما خیلی بهترند اما بهتر است این موضوع را همیشه به خاطر بسپارید که آن ها هم مانند شما یک انسان هستند و درست مانند شما از نقاط ضعف و قوت مشخصی برخوردارند. شبکه های اجتماعی افراد را به شدت بی خواب می کنند. نوری که از صفحه نمایش دستگاه های الکترونیکی مختلف به چشمان شما ساطع می شود ذهن را فریب داده و به آن القا می کنند که الآن وقت خواب نیست. یکی از عوامل کلیدی برای برخورداری از سلامت جسمی و روانی کامل خواب کافی ست و عوارض بی خوابی های مکرر بر هیچ کس پوشیده نیست بنابراین بهتر است هنگام خواب گوشی خود را در اتاق دیگری بگذارید و آن را با خود به رخت خواب نبرید. حریم خصوصی شما را به خطر می اندازد. در بین شبکه های اجتماعی خرید و فروش اطلاعات افراد امری طبیعی ست و طبق افشاگری های اخیر اسنودن دولت هایی نظیر آمریکا به تمام اطلاعات افراد از جمله آدرس ایمیل، تماس های شما در اسکایپ و … دسترسی دارد که این امر موجب کم رنگ شدن مفهومی به نام حریم خصوصی در فضای مجازی شده است بنابراین اگر هر چیزی را که به ذهنتان می رسد در شبکه های اجتماعی با دیگر کاربران به اشتراک بگذارید باید بدانید که تنها به دولت ها و شبکه های اجتماعی کمک کرده اید که شما را راحت تر به دام بی اندازند. در پایان ذکر این نکته ضروری ست که شبکه های اجتماعی در کنار این اثرات منفی و مخرب فواید بی نظیری برای پیشرفت و ترقی جوامع، سازمان ها و افراد نیز داشته است و انتخاب بعد مثبت یا منفی هر فناوری بر عهده خود کاربر است. منبع : niksalehi.com

زندگی نامه عباس بن علی (ع)

ولادت و رشــد پـیـش از پـرداخـتـن بـه ولادت و رشـد ابوالفضل العباس ( علیه السّلام ) به اختصار از دودمـان تـابـنـاک ایـشان که در ساخت شخصیت و سلوک درخشان و زندگى سراسر حماسه ایشان اثرى ژرف داشتند، سخن مى گوییم . دودمان درخشان حـَسـَب و نـَسـَبـى والاتـر و درخـشانتر از نسب حضرت ، در دنیاى حسب و نسب وجود ندارد. عباس از بطن خاندان علوى برخاسته است ، یکى از والاترین و شریفترین خاندانهایى که بـشـریـت در طـول تـاریـخ خـود شـناخته است ، خاندانى تناور و ریشه دار در بزرگى و شرافت که با قربانى دادن در راه نیکى و سودرسانى به مردم ، دنیاى عربى و اسلامى را یـارى کـرد و الگوهایى از فضیلت و شرف براى همگان بجا گذاشت و زندگى عامه را بـا روح تقوا و ایمان منوّر ساخت . در این جا اشاره اى کوتاه به ریشه هاى گرانقدرى که ((قمر بنى هاشم )) و ((افتخار عدنان )) از آنها بوجود آمد، مى کنیم . پـدر پـدر بـزرگـوار حـضـرت عـبـاس ( عـلیـه السـّلام ) امـیـرالمـؤ مـنـیـن ، وصـىّ رسـول خـدا( صـلّى اللّه عـلیـه و آله ) در مـدیـنـه عـلم نـبـوت ، اولیـن ایـمـان آورنـده بـه پـروردگـار و مـصدق رسولش ، همسر دخت پیامبرش ، همپایه ((هارون )) براى ((موسى )) نـزد حـضـرت خـتـمـى مـرتـبـت ، قـهرمان اسلام و نخستین مدافع کلمه توحید است که براى گسترش رسالت اسلامى و تحقق اهداف بزرگ آن با نزدیکان و بیگانگان جنگید. تـمـام فـضـیـلتـهـاى دنـیـا در بـرابـر عـظـمـت او نـاچـیـزنـد و در فـضـیـلت و عمل ، کسى را یاراى رقابت با او نیست . مسلمانان به اجماع او را پس از پیامبراکرم ( صلّى اللّه عـلیـه و آله ) داناترین ، فقیه ترین و فرزانه ترین کس مى دانند. آوازه بزرگیش در همه جهان پیچیده است و دیگر نیازى به تعریف و توصیف ندارد. عـبـاس را هـمـیـن سرافرازى و سربلندى بس که برخاسته از درخت امامت و برادر دو سبط پیامبر اکرم ( صلّى اللّه علیه و آله ) است . مادر مادر گرامى و بزرگوار ابوالفضل العباس ( علیه السّلام ) بانوى پاک ، ((فاطمه دخت حـزام بـن خالد)) است . ((حزام )) از استوانه هاى شرافت در میان عرب به شمار مى رفت و در بـخـشـش ، مـهمان نوازى ، دلاورى و رادمردى مشهور بود. خاندان این بانو از خاندانهاى ریـشـه دار و جـلیـل القدر بود که به دلیرى و دستگیرى معروف بودند. گروهى از این خاندان به شجاعت و بزرگ منشى ، نامى شدند، از جمله : ۱ ـ عامر بن طفیل : عـامر برادر ((عمره ))، مادر مادربزرگ ((ام البنین )) بود که از معروفترین سواران عرب بـه شـمـار مـى رفت و آوازه دلاورى او در تمام محافل عربى و غیر آن پیچیده بود تا آنجا کـه اگـر هـیـاءتـى از عـرب نزد ((قیصر روم )) مى رفت در صورتى که با عامر نسبتى داشت ، مورد تجلیل و تقدیر قرار مى گرفت وگرنه توجهى به آن نمى شد. ۲ ـ عامر بن مالک : عامر جدّ دوّم بانو ((ام البنین )) است که از سواران و دلاوران عرب به شمار مى رفت و به سـبـب دلیـرى بـسـیارش ، او را ((ملاعب الاسّنة )) (همبازى نیزه ها) لقب داده بودند. شاعرى درباره اش مى گوید: ((عـامـر بـا سـرنـیـزه هـا بازى مى کند و بهره گردانها را یکجا از آن خود ساخته است )). (۱) عـلاوه بـر دلاورى ، از پـایبندان به پیمان و یاور محرومان بود و مردانگى او ضعیفان را دسـتـگـیـر بـود کـه مـورخـان در ایـن بـاب نـمـونـه هـاى مـتـعـددى از او نقل کرده اند. ۳ ـ طفیل : طـفیل پدر عمره (مادر مادر بزرگ ام البنین ) از نامدارترین دلاوران عرب بود و برادرانى از بهترین سواران عرب داشت از جمله : ربیع ، عبیده و معاویه . به مادر آنان ((ام البنین )) گفته مى شد. این چند برادر نزد ((نعمان بن منذر)) رفتند. در آنـجـا ((ربـیـع بـن زیـاد عبسى )) را که از دشمنانشان بود، مشاهده کردند. ((لبید)) از خشم برافروخته شد و نعمان را مخاطب ساخته چنین سرود: ((اى بخشنده خیر بزرگ از دارایى ! ما فرزندان چهارگانه ((ام البنین )) هستیم )). ((ماییم بهترین فرزندان عامر بن صعصعه که در کاسه هاى بزرگ به دیگران اطعام مى کنیم )). ((در میدان کارزار، میان جمجمه ها مى کوبیم و از کنام شیران به سویت آمده ایم )). ((درباره او (ربیع ) از دانایى بپرس و پندش را به کار بند)). ((هـشـیـار باش ! اگر از بدگویى و لعن بیزارى ، با او نشست و برخاست مکن و با او هم کاسه مشو)). (۲) نعمان از ربیع روگردان شد و او را از خود دور کرد و به او گفت : ((از مـن دور شـو و بـه هـر سـو کـه مـى خـواهـى روانـه شـو و بیش از این با اباطیلت مرا میازار)). ((چـه راسـت و چـه دروغ ، دربـاره ات چـیزهایى گفته شد، پس عذرت در این میان چیست ؟)). (۳) این که نعمان فوراً خواسته آنان را برآورد و ربیع را از خود راند، بیانگر موقعیت والاى آنان نزد اوست . ۴ ـ عروة بن عتبه : عـروه پـدر ((کبشه )) نیاى مادرى ام البنین و از شخصیتهاى برجسته در عالم عربى بود. بـه دیـدار پـادشـاهـان مـعـاصـر خـود مـى رفـت و از طـرف آنـان مـورد تـجـلیـل و قـدردانـى قـرار مـى گـرفـت و پـذیـرایـى شـایـانـى از او بـه عمل مى آمد. (۴) اینان برخى از اجداد مادرى حضرت ابوالفضل ( علیه السّلام ) هستند که متصف به صفات والا و گرایشهاى عمیق انسانى بوده اند و به حکم قانون وراثت ، ویژگیهاى والاى خود را از طـریـق ام البـنـیـن بـه فـرزنـدان بـزرگـوارش منتقل کرده اند. پیوند امام با ام البنین هـنـگـامى که امام امیرالمؤ منین ( علیه السّلام ) به سوگ پاره تن و ریحانه پیامبر اکرم ( صـلّى اللّه عـلیـه و آله ) و بـانـوى زنـان عـالمیان ، فاطمه زهرا( علیها السّلام ) نشست ، بـرادرش ((عـقیل )) را که از عالمان به انساب عرب بود فراخواند و از او خواست برایش هـمـسـرى بـرگزیند که زاده دلاوران باشد تا پسر دلیرى به عرصه وجود برساند و سالار شهیدان را در کربلا یارى کند. (۵) عـقـیـل ، بـانـو ام البـنین از خاندان ((بنى کلاب )) را که در شجاعت بى مانند بود، براى حـضـرت انـتخاب کرد. بنى کلاب در شجاعت و دلاورى در میان عرب زبانزد بودند ولبید درباره آنان چنین مى سرود: ((ما بهترین زادگان عامر بن صعصعه هستیم )). و کـسـى بـر ایـن ادعـا خـرده نـمى گرفت . ((ابوبراء)) همبازى نیزه ها (ملاعب الاسنّه ) که عرب در شجاعت ، چون او را ندیده بود، از همین خاندان است . (۶) امـام ایـن انـتـخـاب را پـسـنـدید و عقیل را به خواستگارى نزد پدر ام البنین فرستاد. پدر خشنود از این وصلت مبارک ، نزد دختر شتافت و او با سربلندى و افتخار، پاسخ مثبت داد و پیوندى همیشگى با مولاى متقیان ، امیرمؤ منان ( علیه السّلام ) بست . حضرت در همسرش ، خـِرَدى نـیـرومـنـد، ایـمانى استوار، آدابى والا و صفاتى نیکو مشاهده کرد و او را گرامى داشت و از صمیم قلب در حفظ او کوشید. ام البنین و دو سبط پیامبر (صلی الله علیه واله ) ام البـنـیـن بـر آن بـود تـا جـاى مـادر را در دل نـوادگـان پـیـامـبـر اکـرم و ریـحـانـه رسـول خـدا و آقـایان جوانان بهشت ، امام حسن و امام حسین ( علیهما السّلام ) پر کند؛ مادرى کـه در اوج شـکـوفـایـى پـژمرده شد و آتش به جان فرزندان نوپاى خود زد. فرزندان رسـول خـدا در وجـود این بانوى پارسا، مادر خود را مى دیدند و از فقدان مادر، کمتر رنج مـى بـردنـد. ام البنین فرزندان دخت گرامى پیامبر اکرم ( صلّى اللّه علیه و آله ) را بر فـرزنـدان خـود ـ که نمونه هاى والاى کمال بودند ـ مقدّم مى داشت و عمده محبت و علاقه خود را متوجه آنان مى کرد. تـاریـخ ، جـز ایـن بـانـوى پـاک ، کـسى را به یاد ندارد که فرزندان هووى (۷) خود را بر فرزندان خود مقدّم بدارد. لیکن ، ام البنین توجّه به فرزندان پیامبر را فریضه اى دینى مى شمرد؛ زیرا خداوند متعال در کتاب خود به محبت آنان دستور داده بود و آنـان امانت و ریحانه پیامبر بودند؛ ام البنین با درک عظمت آنان به خدمتشان قیام کرد و حقّ آنان را ادا نمود. اهل بیت و ام البنین مـحـبـت بـى شـائبـه ام البـنـیـن در حـق فـرزندان پیامبر و فداکاریهاى فرزندان او در راه سیدالشهداء بى پاسخ نماند، بلکه اهل بیت عصمت و طهارت در احترام و بزرگداشت آنان کـوشـیـدنـد و از قـدردانـى نـسـبـت بـه آنـان چـیـزى فـروگـذار نکردند. ((شهید)) ـ که از بزرگان فقه امامیه است ـ مى گوید: ((ام البـنـیـن از زنـان بـافـضـیـلت و عـارف بـه حـق اهـل بـیـت ( علیهم السّلام ) بود. محبتى خالصانه به آنان داشت و خود را وقف دوستى آنان کـرده بـود. آنـان نـیـز بـراى او جـایـگـاهـى والا و مـوقـعـیـتـى ارزنـده قایل بودند. زینب کبرى پس از رسیدن به مدینه نزدش شتافت و شهادت چهار فرزندش را تسلیت گفت و همچنین در اعیاد براى تسلیت نزد او مى رفت …)). رفتن نواده پیامبر اکرم ، شریک نهضت حسینى و قلب تپنده قیام حسین ، زینب کبرى ، نزد ام البنین و تسلیت گفتن شهادت فرزندان برومندش ، نشان دهنده منزلت والاى ام البنین نزد اهل بیت ( علیهم السّلام ) است . ام البنین نزد مسلمانان ایـن بـانـوى بـزرگـوار، جـایـگـاهـى ویژه نزد مسلمانان دارد و بسیارى معتقدند او را نزد خداوند، منزلتى والاست و اگر دردمندى او را واسطه خود نزد حضرت بارى تعالى قرار دهـد، غم و اندوهش برطرف خواهد شد. لذا به هنگام سختیها و درماندگى ، این مادر فداکار را شفیع خود قرار مى دهند. البـتـه بـسـیـار طـبیعى است که ام البنین نزد پروردگار مقرب باشد؛ زیرا در راه خدا و استوارى دین حق ، فرزندان و پاره هاى جگر خود را خالصانه تقدیم داشت . مولود بزرگ نـخـسـتـیـن فـرزنـد پـاک بـانـو ام البـنـیـن ، سـالار بـزرگـوارمـان ابـوالفـضـل العـبـاس ( عـلیـه السـّلام ) بـود کـه بـا تـولدش ، مـدیـنـه بـه گـُل نـشـسـت ، دنیا پرفروغ گشت و موج شادى ، خاندان علوى را فراگرفت . ((قَمَرى )) تـابـنـاک بـه ایـن خـانـدان افـزوده شـده بـود و مـى رفـت کـه بـا فضایل و خون خود، نقشى جاودانه بر صفحه گیتى بنگارد. هـنـگامى که مژده ولادت عباس به امیرالمؤ منین ( علیه السّلام ) داده شد، به خانه شتافت ، او را در برگرفت ، باران بوسه بر او فرو ریخت و مراسم شرعى تولد را درباره او اجـرا کـرد. در گوش راستش اذان و در گوش چپ اقامه گفت . نخستین کلمات ، بانگ روحبخش تـوحـیـد بـود کـه بـه وسـیـله پدرش پیشاهنگ ایمان و تقوا در زمین ، بر گوشش نشست و سرود جاویدان اسلام ، جانش را نواخت :((اللّه اکبر… لا اله الاّ اللّه )). این کلمات که عصاره پـیـام پـیـامبران و سرود پرهیزگاران است ، در اعماق جان عباس جوانه زد، با روحش عجین شـد و بـه درخـتـى بـارور از ایمان بدل شد تا آنجا که در راه بارورى همیشگى آن ، جان بـاخـت و خـونـش را بـه پـاى آن ریـخـت . در هـفتمین روز تولد نیز بنا به سنّت اسلامى ، حـضرت ، سر فرزند را تراشید، همسنگ موهایش ، طلا (یا نقره ) به فقیران صدقه داد و هـمـان گـونـه کـه نـسـبـت بـه حـسـنـیـن ( عـلیـهـمـا السـّلام ) عمل کرده بود، گوسفندى به عنوان عقیقه ذبح کرد. سال تولد برخى از محققان برآنند که حضرت ابوالفضل العباس ( علیه السّلام ) در روز چهارم ماه شعبان سال ۲۶ هجرى دیده به جهان گشود. (۸) نامگذارى امـیـرالمـؤ مـنـیـن ( عـلیـه السـّلام ) از پـس پرده هاى غیب ، جنگاورى و دلیرى فرزند را در عرصه هاى پیکار دریافته بود و مى دانست که او یکى از قهرمانان اسلام خواهد بود، لذا او را عـبـاس (دُژم : شـیـر بـیـشـه ) (۹) نـامـیـد؛ زیـرا در بـرابـر کـژیـهـا و بـاطـل ، ترشرو و پرآژنگ بود و در مقابل نیکى ، خندان و چهره گشوده . همان گونه که پـدر دریـافـتـه بـود، فـرزنـدش در مـیـادیـن رزم و جـنـگـهـایـى کـه بـه وسـیـله دشـمنان اهـل بیت ( علیهم السّلام ) به وجود مى آمد، چون شیرى خشمگین مى غرّید، گردان و دلیران سـپـاه کـفر را درهم مى کوفت و در میدان کربلا تمامى سپاه دشمن را دچار هراس مرگ آورى کرد. شاعر درباره حضرتش مى گوید: ((هـراس از مـرگ ، چـهـره دشـمـن را درهـم کـشـیده بود، لیکن عباس در این میان خندان و متبسم بود)). (۱۰) کنیه ها به حضرت عباس ، این کنیه ها را داده بودند: ۱ ـ ابوالفضل : از آنـجـا کـه حـضـرت را فـرزنـدى بـه نـام ((فـضـل )) بـود، او را بـه ((ابـوالفـضـل )) کـنـیـه داده بـودنـد. شـاعـرى در سـوگ ایـشـان مـى گـویـد: ((اى ابـوالفـضـل ! اى بـنـیانگذار فضیلت و خویشتندارى ! ((فضیلت )) جز تو را به پدرى نپذیرفت )). (۱۱) ایـن کـنـیـه بـا حـقـیـقـت وجـودى حضرت هماهنگ است و او اگر به فرض ‍ فرزندى به نام فـضـل نـداشـت ، بـاز بـه راستى ابوالفضل (منبع فضیلت ) بود و سرچشمه جوشان هر فـضـیـلتـى بـه شـمـار مـى رفـت ؛ زیـرا در زنـدگـى خـود بـا تـمـام هستى به دفاع از فضایل و ارزشها پرداخت و خون پاکش را در راه خدا بخشید. حـضرت پس از شهادت ، پناهگاه دردمندان شد و هرکس با ضمیرى صاف او را نزد خداوند شفیع قرار داد، پروردگار رنج و اندوهش را برطرف ساخت . ۲ ـ ابوالقاسم : حضرت را فرزند دیگرى بود به نام ((قاسم ))، لذا ایشان را ((ابوالقاسم )) کنیه داده بـودنـد. بـرخـى از مـورخـان مـعـتـقـدنـد قـاسـم هـمـراه پـدر و در راه دفـاع از ریـحـانـه رسول اکرم در سرزمین کربلا به شهادت رسید و پدر، او را در راه خدا فدا کرد.

فرمانده کل سپاه: قدرت‌ها می‌دانند که هیچ غلطی نمی‌توانند علیه ایران بکنند/ پیروزی‌های بزرگی در راه ا

                               غربی‌ها بیش از ایران به مذاکرات هسته‌ای نیاز دارند"

                                     فرمانده کل سپاه: قدرت‌ها می‌دانند که هیچ غلطی نمی‌توانند علیه ایران بکنند/   پیروزی‌های بزرگی در راه است

سرلشکر محمدعلی جعفری گفت قدرت‌ها می‌دانند که هیچ غلطی نمی‌توانند علیه ایران بکنند و تنها راهی که آنان پیدا کرده‌اند این است که برای نفوذ بین ملت‌های منطقه و به خیال خودشان رسیدن به نتیجه، ادامه همین حرکت است.

 

سردار سرلشکر پاسدار محمد علی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در گفت و گو با شبکه تلویزیونی العالم در خصوص روز قدس و آرمان آزادی فلسطین اظهار داشت: انشاءالله داریم به سوی آزادی همه ملت‌های مسلمان پیش می‌رویم.



وی تصریح کرد: وعده حضرت امام (ره)باید محقق شود و این وعده به تدریج در حال تحقق است و مردم عراق، سوریه، یمن، لبنان و فلسطین همه برای آزادی از زیر یوغ استکبار جهانی تلاش می‌کنند و حتما موفق خواهند شد و انشاءالله نوید پیروزی‌های بزرگ‌تری در راه است.



سرلشکر جعفری اظهار داشت: مقاومت تا پیروزی نهایی شعار امروز و حال و هوای مردم است.



فرمانده کل سپاه همچنین در خصوص مذاکرات وین و تهدیدات برخی کشورها در خصوص پیامدهای به نتیجه نرسیدن مذاکرات گفت: آن‌ها می‌دانند که هیچ غلطی نمی‌توانند علیه ایران بکنند و تنها راهی که برای نفوذ بین ملت‌های منطقه و به خیال خودشان رسیدن به نتیجه پیدا کرده‌اند ادامه همین حرکت است.



سرلشکر جعفری افزود: آن‌ها بیش از ما به این مذاکرات نیاز دارند ؛تهدید نظامی هیچ جایگاهی نداشته است ؛اگرچه آن‌ها در امر مذاکره کارکشته هستند ولی بیشتر از ایران به دنبال نتیجه مذاکرات هستند.

وایبر و تلگرام درد بی درمان نیست!

روزی که وایبر و واتس آپ و امثالهم به زندگی ها وارد شدند، کمتر کسی بود که از آسیب های شبکه های اینچنینی حرف به میان بیاورد. خبرآنلاین - زهرا مهاجری: اگر مجبور باشید هر روز در جیب یا کیف و یا دست هایتان، چند گرم ماده مخدر حمل کنید چه حسی خواهید داشت؟ ماده ای که در ظاهر کاربردی دیگر دارد اما به مرور شما را مسخ، معتاد و اسیر خود می کند... بیایید یک آزمون ساده برگزار کنیم؛ یکی از اعضای خانواده، یک دوست و یا یک همکار که ساعات زیادی از روز را با شما می گذراند را انتخاب کنید و از او بخواهید در ساعت های مختلف روز به طور متوالی بدون این که متوجه شوید از شما عکس بگیرد. در پایان روز، به این عکس ها که تعدادشان کم نیست نگاه کنید؛ اگر تعداد فریم های عکسی که در آن ها شما سرتان گرم کار با گوشی موبایل است، از فریم های دیگر بیشتر بود، این مطلب را تا انتها بخوانید! درباره مزایا و مضرات شبکه های اجتماعی و موبایلی آن قدر صحبت شده که به نظر می رسد هیچ نکته ی باقی مانده ای وجود نداشته باشد. هر روز در روزنامه و مجله و رادیو و تلویزیون از آسیب های آن سخن به میان می آید و در همین رسانه ها تکنولوژی های جدید معرفی می شوند! تکنولوژی های جدیدی که ابتدا مهمان های خوانده و ناخوانده مان شدند و به مرور آن قدر در زندگیمان تنیدند که یادمان نمی آید قبل از آن ها زندگی چه شکلی بود و این سوال را در ذهنمان نقش بسته که که چطور شد در این جریان افتادیم و بی اختیار مسیری که می رود را دنبال می کنیم؟! راحتی، راحتی، راحتی! احتمالا اگر یک نظرسنجی توصیفی برگزار کنیم و از کاربران شبکه های اجتماعی و موبایلی بخواهیم بگویند چه شد که در دام دنیای مجازی گرفتار شدند، اولین و دومین و سومین گزینه ای که به آن برسیم «راحتی» در برقراری ارتباط خواهد بود. خیلی هایمان یادمان نرفته زمانی که برای وصل شدن به شبکه جهانی اینترنت، پشت یک سیستم یک تنی می نشستیم، سیم تلفن را به مودم کامپیوتر وصل می کردیم و آن صدای عجیب و غریب وصل شدن اینترنت که تمام می شد و پیغام برقرار شدن ارتباط که می آمد، با کندی سایت های مورد علاقه مان و یا پست های الکترونیکمان را باز می کردیم و این پروسه وقت گیر گاه آن قدر طولانی و خسته کننده و همراه با قطع و وصلی های فراوان می شد که بی خیال ورود به این دنیای مجازی می شدیم. الان اما قصه فرق کرده. آن کامپیوترهای یک تنی جایشان را به گوشی های چندگرمیمان داده اند و آن تلاش برای برقراری تماس و محدودیت هایش کاملا از بین رفته. الان نه تنها در خانه و محل کار که در خیابان و کوچه و مغازه هم اینترنت داریم و با لمس صفحه گوشی، وارد دنیای پر رمز و راز مجازی می شویم. دنیایی که با همه ابعادش، در یک پکیج کوچک و جمع و جور جا شده است. در مطالعات جامعه شناسی، یکی از علل رشد شبکه های اجتماعی و موبایلی، رایگان بودن و دسترسی راحت به آن ها عنوان شده است. اما با نگاهی دقیق تر می توان فهمید که علاوه بر دو مورد بالا، تعاملی بودن و جذابیت این فضا، سبب رشد بیش از اندازه آن شده است. این که در شبکه های اجتماعی مختص تلفن همراه افراد با کمترین هزینه آنلاین می شوند و خیلی سریع پیام ارسال می کنند و در کمترین زمان، پاسخ می گیرند، جذابیتی دارد که در هیچ یک از وسایل ارتباطاتی قدیمی این ویژگی وجود نداشت. من و خودم، تنها، همین الان یهویی! روزی که وایبر و واتس آپ و امثالهم به زندگی ها وارد شدند، کمتر کسی بود که از آسیب های شبکه های اینچنینی حرف به میان بیاورد. فضای تعاملی درون این شبکه ها آن قدر جذاب بود و آن قدر کارها راحت تر و کم هزینه تر پیش می رفت که کسی از عواقب احتمالی آن نمی ترسید. کمی که گذشت، اولین زنگ خطر از درون خانه ها به صدا درآمد. فاصله ی بین اعضای خانواده بیشتر شد، دورهمی ها و تعامل در دنیای واقعی کاهش پیدا کرد و وابستگی ها به گوشی تلفن همراه به عنوان یک پکیج کامل ارتباطی زیاد و زیادتر گشت. آن وقت بود که از گوشه و کنار، زمزمه های شکایت به گوش رسید. تصویر یک مهمانی وقتی همه در یک اتاق بزرگ جمعند و هیچ کس با دیگری حرف نمی زند و همه سرشان در تلفن همراهشان است، یک تصویر تکراری و تکرار شونده است. تصویری تلخ و دردآور که نشان می داد اولین آسیب این دنیای جذاب و زیبا، کم کردن روابط خانوادگی در سطوح پایینتر و فروپاشی خانواده در سطح گسترده است. آسیب شناسان در این باره هشدارها دادند و مثل خیلی از معضل های دیگر اجتماعی، علاج واقعه به بعد از وقوع معوق شد! جامعه شناسان، فردگرایی را اولین آسیب شبکه های ارتباطی می دانند و معتقدند که هر وسیله جدید ارتباطی که متولد شد، این فردگرایی را درصدی افزایش داد. در کتب مطالعات ارتباطات، آمده که پیش از پیدایش صنعت چاپ و ایجاد کتاب به عنوان یکی از اولین راه های ارتباطی، مردم دور هم در کلیساها جمع می شدند و بلافاصله پس از چاپ انجیل، همه در خانه هایشان نشستند و هر فرد با انجیل ارتباط برقرار کرد. این فردگرایی، که تنها یکی از آسیب های شبکه های اجتماعی و موبایلی است، خودش به تنهایی مشکلات زیادی را در پی داشت. سرد شدن روابط، دور شدن اعضای خانواده از هم، کم شدن سنت های قدیمی مثل صله رحم و تغییر شیوه ابراز محبت، از آسیب های همین فردگرایی هستند. ریاحی، کارشناس جامعه شناسی و آسیب شناس در این باره به عواقب این آسیب اشاره می کند. او می گوید که در اثر همین فردگرایی، نظارت والدین بر کار فرزندانشان کمتر شده و دنیای مجازی نوجوان که به اشتباه حریم شخصی اش تلقی می شود، بزرگتر. او می گوید: «اگر در گذشته می شد از دوستان فرزند و نحوه تعاملش با آن ها فهمید چه خطراتی در کمین کودک و نوجوان است، امروز با این گوشه ی امنی که برای آن ها ایجاد شده و کسی اجازه ورود به آن را ندارد، عملا نظارت به صفر می رسد. همین عدم نظارت است که فجایع بزرگی را رقم می زند و متاسفانه خانواده ها از این فجایع آگاهی کافی ندارند.» این کارشناس ادامه می دهد: «در دستورات تربیتی داریم که کودک می بایست تا هفت سالگی به طور مطلق کنترل شود و هرگونه محتوایی که در دسترسش قرار می گیرد، فیلتر کامل شده باشد. در سنین نوجوانی این محتوا می بایست ظاهر آزادانه تر داشته باشد و باطن سختگیرانه تر. اما چیزی که در عمل مشاهده می کنیم، عدم توانایی کنترل بر چنین فضایی توسط خانواده هاست. تربیت ها به گونه ای شده که نوجوان حس نمی کند برای فعالیت هایش در شبکه های اجتماعی محدودیتی وجود دارد و هر محتوایی را دریافت و ارسال می کند.» تنهایی و تنها شدن، دور و بیگانه شدن از خانواده و رفتن در غاری تاریک و تو درتو، آسیبی است که نمی شود از کنار آن به این راحتی ها گذشت... رونمایی از نسلی عملی! بدون اغراق می شود گفت نسل جدید، یک نسل معتاد است! معتاد ارتباطات، معتاد ابزارهای ارتباطاتی... وقتی یک روز گوشی را در خانه جا می گذاریم، تا شب حس می کنیم یک گم کرده داریم و در حالت بدترش، حس می کنیم یکی از اعضای بدنمان ناقص شده! با این نقص حتی چندساعت هم کنار نمی آییم و بعد از رسیدن به گوشی و وصل شدن به اینترنت، دو برابر وقت صرف می کنیم تا از خماری آن روز دربیاییم! نتایج یک پژوهش نشان می دهد که در ایران از هر صد نفر 75 نفر موبایل دارند (که با توجه به رشد روزافزون تعداد کاربران، قطعا این عدد بیشتر هم شده است) که از این تعداد، 61 درصد مردان در صورت نبود تلفن همراه دچار اضطراب و تشویش می شوند که این عدد در بین زنان 70 درصد است. این آمار و صدها آمار دیگر نشان می دهد که زندگی دیجیتال، علاوه بر آسیب های اجتماعی، تاثیرات مخرب فردی نیز به دنبال دارد. از بیماری های جسمی مثل سردرد، گوش درد، تهوع، سرگیجه و امثالهم که بگذریم، ورود به دنیای دیجیتال بیماری های روحی را نیز افزایش داده است. کارشناسان یکی از بیماری های شایعی که ابزارهای ارتباطی علی الخصوص موبایل به وجود آورده را «نوموفوبیا» می دانند. این بیماری، که همان «بدون موبایل هراسی» نام دارد چیزی است که بدون آن که بدانیم، خیلی هایمان به آن مبتلاییم. ترس از این که روزی بدون موبایل بگذرانیم، خیلی هایمان را اذیت می کند و همین، نشان دهنده ابتلا به نوموفوبیاست. عصبی شدن و از کار افتادن در صورت دور بودن از گوشی تلفن همراه، از نشانه های این بیماری است و متاسفانه در افراد مبتلا می بینیم که همه جا، گاه حتی در دستشویی نیز گوشی را از خود جدا نمی کنند و هر صدایی که از گوشی بلند می شود، آن ها را سراسیمه به گوشی می رساند و از آن فجیع تر آن که ثانیه به ثانیه گوشی خود را بدون دلیل چک می کنند. افسردگی و سندرم زنگ تلفن هم علاوه بر اعتیاد و نوموفوبیا، از بیماری های شایع این دنیای عجیب و غریب مجازیست که متاسفانه در دنیا برای درمان آن ها هنوز راه حل های قطعی پیشنهاد نشده است. کنار هم نشستن های تلگرامی، نوازش های وایبری تصور کنید در پارکی نشسته اید، روی یک نیمکت. فردی از جنس مخالف می آید کنارتان می نشیند. اول سلام و علیکی رد و بدل می شود و بعد آن فرد، شروع می کند به حرف زدن و شما گوش می دهید. گوش می دهید و در همان نوبت اول، شما هم از خودتان، علایق و سلایقتان، وضعیت زندگی و کار و غیره برایش می گویید. این ارتباط آن قدر عمیق می شود که بعد از یکی دو ساعت، خیلی چیزها درباره فردی که بار اول است می بینیدش، می دانید. این اتفاق در عالم واقع شاید بعید و دور از ذهن به نظر برسد اما اتفاقی است که هر روزه هزاران بار در فضای مجازی رخ می دهد. دو نفر در این فضا، ندیده و نشناخته چنان با هم صمیمی می شوند و چنان از اوضاع و احوال هم خبردار می شوند که انگار صدسال است یکدیگر را می شناسند. این کنار هم نشستن های وایبری و واتس آپی و تلگرامی، گاه منجر به اتفاقات ناگواری می شود. چیزی که کارشناسان روانشناسی و البته مذهبی درباره آن هشدارهای زیادی داده اند. حجت الاسلام صالحی، کارشناس مسائل دینی معتقد است شکسته شدن قبح ارتباط با نامحرم در فضاهای این چنینی به سرعت شکسته می شود و همین، ابتدای بسیاری از مشکلات و انحرافات است. او تاکید می کند که اسلام نسبت به رابطه با نامحرم حساس است و آن را فقط در موارد ضروری جایز می داند: در فضای عادی قبح شکنی و حیازدایی به این راحتی ها اتفاق نمی افتد اما در فضای مجازی به سرعت می شود وارد این فاز شد. این کارشناس دینی می گوید: «وقتی که در قران گفته شده که "انظر الی طعامه" منظور فقط غذایی نیست که برای جسم تهیه می کنیم. می خواهد به مومنین هشدار بدهد که چه غذایی برای روحتان آماده می کنید؟ آیا این غذای روح بسترساز گناه است؟ اگر به ماجرا این طور نگاه کنیم، مراقبتمان در این حوزه بیشتر خواهد شد.» نیمه پر لیوان ارتباط بد نیست. بشر همواره در طول تاریخ به دنبال برقراری ارتباط و راحت تر کردن آن بوده است. تکنولوژی های ارتباطی هم تنها و تنها با همین هدف پا به عرصه می گذارند. این که در کسری از ثانیه و بدون هزینه های گزاف بتوانی با یکی از اعضای خانواده و یا دوستت که آن طرف دنیاست ارتباط بگیری و از حالش با خبر شوی، چیزی نیست که بتوان از آن چشم پوشید. اطلاع رسانی سریع، به اشتراک گذاری مطالب ارزشمند دینی و تربیتی، ارتباط راحت و همزمان بین چند نفر در یک گروه که هدف مشترکی را دنبال می کنند و هزار فایده دیگر موجب می شود تا نتوانیم به کل این ابزارها را مضر بدانیم و از آن ها دست بکشیم. تنها نکته قابل توجه در این بین، استفاده درست از این چاقوی تیز است! رها نکنیم؛ درمان دارد! تاریخ رشد رسانه ها در غرب نشان می دهد که بین هر تکنولوژی قدیمی و جدید، فاصله ای معقول وجود داشته است که این فاصله سبب شده تا مردم آمادگی مواجهه با آن تکنولوژی را پیدا کنند. در کشور ما، هر چه پیشتر رفتیم، از صنعت چاپ تا الان، فاصله با غرب کمتر شده و استفاده از تکنولوژی با سرعت بیشتری صورت می گیرد؛ چنانچه هم اکنون، استفاده ما از تکنولوژی هایی که در غرب رواج دارد فاصله ای چند ماهه دارد و یا به همزمانی رسیده است. همین امر باعث شده تا فرهنگ همراه با تکنولوژی رشد نکند و آمادگی لازم برای مواجهه را برای کاربران ایجاد نکند. درست است که این اتفاق افتاده و پیش از جا افتادن فرهنگ استفاده، تکنولوژی در اختیار ما قرار گرفته و برای این عدم اطلاعمان هزینه هایی را داده ایم، اما نمی شود بی خیال ماند و از هزینه های احتمالی بعدی جلوگیری نکرد. شاید اگر برای درست کردن این بنای کج، سراغ پایه ها برویم و آن ها را مستحکم تر کنیم، نتایج بهتری به دست بیاید. آگاه کردن کودکان و نوجوانان و تمهید و اتخاذ تصمیماتی که موجب شود کار با این ابزارها را یاد بگیرند و آسیب های بعدی را به حداقل برسانند، مهم تر از هر چیز دیگری به نظر می رسد. اتفاقی که به راحتی خواهد افتاد. ریاحی، کارشناس جامعه شناسی معتقد است که گرایش کودکان و نوجوانان به ابزارهای ارتباطی را نتیجه ارتباط اشتباه والدین با فرزندانشان می داند. او در همین رابطه به خاطره ای اشاره می کند و می گوید: «در مدرسه راهنمایی از نوجوان ها خواستیم بیشتر از دو ساعت وقتشان را پای گوشی هایشان نگذرانند. فکر می کردیم با این کار می توانیم از استفاده افسارگسیخته از این ابزار جلوگیری کنیم. چندی بعد با واکنش های جالبی مواجه شدیم. والدین پیش ما می آمدند و می گفتند که فرزندانشان به محض رسیدن به خانه بدون این که حتی ناهار بخورند می روند سراغ گوشی و تمام این دو ساعت سر برنمی دارند و در دقایق پایانی دوساعت چنان استرسی آن ها را می گیرد انگار که چند دقیقه تا پایان عمرشان باقیست!» وی می گوید: «وقتی پدر و مادر با کودکی که با او در یک خانه زندگی می کنند تلویحا قطع رابطه کرده اند و برای او وقت نمی گذارند، وقتی تمام وظیفه پدر و مادری را در رفاه اقتصادی و نظافت خانه و تامین مایحتاج فرزند می دانند و به نیازهای معنوی او پاسخ نمی دهند، از کودک هم نمی شود انتظاری جز این داشت. تعاملی بودن این ابزارها، برای هر فردی که شیفته ی برقراری ارتباط باشد و نیازش از طریق والدین مرتفع نگردد، این امکان را فراهم می کند که دچار آسیب هایی از این دست گردد.» این آسیب شناس می گوید که بطور آزمایشی، گروهی از خانواده هایی که با معضل گرفتار شدن فرزند در دام تکنولوژی مواجه بودند تشکیل داده اند و چند هفته پشت سر هم آخر هفته ها آن ها را به طبیعت برده اند. در این گشت و گذار خانوادگی، بازی های مفرحی هم پیش بینی شده بوده است. نتیجه جالب این آزمون این بود که کودکان و نوجوانان حاضر در گروه، نه تنها در طول هفته گرایش خاصی به ارتباط گیری از طریق تلفن همراه نشان نمی دادند، که از ابتدای هفته برای آخر هفته ای که در آن بازی و تفریح آن هم در کنار خانواده است لحظه شماری می کرده اند. همین پژوهش کوچک نشان می دهد ارتباط صحیح با فرزند، چشاندن لذت با هم بودن و پر کردن وقت او با افعالی که متناسب با سن و سال و شرایط کودکی و نوجوانی است، می تواند بسیار کمک کننده باشد. گرایش به تلفن همراه به خاطر این است که مجموعه ای از رسانه ها در یک پکیج کودچک به نام موبایل جمع شده است و همین تجمیع موجب شده تا ما دیدی کلان به این موجود چند گرمی داشته باشیم و فکر کنیم اگر روزی این «مخدر» چند گرمی در دست هایمان نباشد، نقصی غیرقابل جبران به وجود آمده است. تغییر این دیدگاه، هم به عهده خود ما و هم وظیفه ی نهادهای فرهنگی تاثیرگذار است که برای این مهم، آموزش شیوه صحیح استفاده از ابزار ارتباطی و آگاهی از مخاطرات آن ضروری به نظر می رسد.

شبكه‌ های اجتماعی رقيب همسران ایرانی

انگار شبكه‌هاي اجتماعي رقيب زندگي زناشويي شده‌اند. ديگر نه گوشي براي شنيدن لازم داري و نه لبي براي سخن گفتن. آيا اين است معناي نو شدن و با تكنولوژي روز پيش رفتن؟ روزنامه شهروند: انگار شبكه‌هاي اجتماعي رقيب زندگي زناشويي شده‌اند. ديگر نه گوشي براي شنيدن لازم داري و نه لبي براي سخن گفتن. آيا اين است معناي نو شدن و با تكنولوژي روز پيش رفتن؟ چندي پيش روزبه کردونی، مدیرکل دفتر امور آسیب‌های اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه‌اجتماعی ضمن تأکید بر ضرورت آسیب‌شناسی شبکه‌های اجتماعی گفته بود، تحقیقات بین‌المللی موید این است که شبکه‌های اجتماعی به‌ویژه «فیس‌بوک» بر طلاق تأثیر معنادار دارد. براساس یکی از این تحقیقات، از هر ٥مورد طلاق در آمریکا، فیس‌بوک عامل یک طلاق بوده است. در انگلستان نیز مشابه چنین آماری در پی تحقیقات گزارش شده است. در‌ سال ٢٠١٠ نیز یک پیمایش در آمریکا انجام شده که اعلام می‌کند، از هر ٥ وکیل که پیگیر امور طلاق است، ٤ نفر شواهدی را در دست داشته‌اند که نشان می‌داده، شمار طلاق به‌دنبال استفاده از فیس‌بوک افزایش یافته است. آنچه مسلم است این‌که فیس‌بوک و سایر شبکه‌های اجتماعی روی کیفیت رابطه زناشویی اثر می‌گذارند لذا باید محافل دانشگاهی و محققان به‌صورت علمی این تأثیرات را بررسی کنند. کردونی، درباره وضع ایران و تأثیر شبکه‌های اجتماعی بر زندگی زوج‌های ایرانی عنوان کرد: از یک‌سو شمار کاربران اینترنتی ایران طی ٨ سال اخیر ٥ برابر شده و از ٧ ‌میلیون نفر در‌ سال ١٣٨٤ به ٣٦‌میلیون نفر در‌سال ١٣٩٢ رسیده است و از سوی دیگر نسبت طلاق به ازدواج هم در همین بازه زمانی از ١٠‌درصد به ١٨‌درصد رسیده است. با این وصف می‌توان این سوال را مطرح کرد که آیا افزایش کاربران اینترنتی و فعالان شبکه‌های اجتماعی بر افزایش طلاق تاثیر داشته است یا خیر؟ البته طلاق یک مسأله پیچیده و چند بعدی است و نباید رویکرد تقلیل‌گرایانه به آن داشت و تنها از یک منظر به آن نگریست، اما می‌توان این نکته را بیان کرد که در کنار سایر مسائل موثر بر طلاق باید مقوله شبکه‌های اجتماعی را هم در نظر گرفت. یکی از بحث‌هایی که در رابطه با شبکه‌های مجازی، کارشناسان به آن اشاره می‌کنند؛ تأثیر و تسهیل این شبکه‌ها و فضاهای ارتباطاتی بر تشدید و تقویت برخی از صفات شخصیتی افراد است. دکتر علوی؛ روانشناس، در این خصوص که آیا نفس دنیای مجازی آسیب‌زاست یا خیر؟ معتقد است: تکنولوژی، اقتضائات و الزامات خود را می‌آورد، اما اخلاقیات خود را نمی‌آورد، بلکه اخلاقیات نهفته ما را بیدار می‌کند. برای مثال شخصی که استعداد سوءظن دارد، وقتی به کسی زنگ می‌زند و طرف مقابل جواب نمی‌دهد، برداشتش بر این اساس است که حتما نمی‌خواسته جواب دهد. اما فرد دیگری که حسن‌ظن دارد، فکر می‌کند حتما کار داشته است. این برداشت‌ها به این علت نیست که این احتمالات از طریق تکنولوژی زنده شده، بلکه این برداشت ناشی از شخصیت و ذهنیت فرد بوده و تنها توسط تکنولوژی بیدار شده است. وی ادامه می‌دهد: اگر در دنیای مجازی مجالی پیدا می‌شود که شخص صفات منفی خود را نشان دهد، علتش آن نیست که دنیای مجازی این صفت را ایجاد کرده، بلکه تنها آن را بیدار و آشکار کرده است. پس دنیای مجازی علت نیست و ما را تربیت نمی‌کند، بلکه تنها کاتالیزور و تسهیلگر است و ویژگی‌های پنهان ما را آشکار می‌سازد. شايد يكي از معضلات شبکه‌های اجتماعی، ورود بی‌اجازه به حریم‌خصوصی اشخاص مختلف است. این مسأله را می‌توان اصلی‌ترین عامل نارضایتی زوجین از حضور همسرشان در شبکه‌های اجتماعی دانست. زوجینی که نسبت به همسرشان حساس هستند و دوست ندارند که همسرشان با شخص دیگری صحبت خصوصی یا متن خصوصی یا کامنت خصوصی داشته باشد. این مسأله ربطی به زن و مرد ندارد و در هردو گروه زنان و مردان به‌طور طبیعی دیده می‌شود. برخی مردان علاوه بر این‌که خودشان در شبکه‌های اجتماعی عضو هستند و با تعدادی کاربر خانم بده‌بستان کلامی دارند؛ دوست ندارند که خانمشان در این فضا حضور داشته باشد، یا لااقل دوست ندارند که همسرشان با آقایون حاضر در شبکه‌اجتماعی مراوده‌ای داشته باشند چه برسد به کامنت‌ها و پیام‌ها و نوت‌های خصوصی! از سوی دیگر، خانم‌ها با درجه بالاتری از حساسیت ذاتی، نسبت به این موضوع واکنش نشان می‌دهند. ممکن است خود خانم در شبکه‌های مختلف اجتماعی عضو باشد و در طول روز بي‌آن‌که همسرش در خانه حضور داشته باشد و با خیال راحت وقتش را صرف نت‌گردی و انواع شبکه‌های اجتماعی کند. در این حالت طبیعتا همه افرادی که در صفحه اجتماعی ایشان رفت‌وآمد می‌کنند «خانم» نیستند و گاهی آقایون هم، چه به‌صورت گذری و چه به‌صورت همیشگی از پیج این خانم عبور می‌کنند. اما با این حال مشاهده می‌کنیم که خانم از این‌که در صفحه‌اجتماعی مربوط به همسرش نام چندین «مونث» را دیده یا از این‌که همسرش برای مطالب و نوت‌های دیگر خانم‌های فعال در شبکه کامنت می‌زند، ابراز ناراحتی می‌کند. می‌توان به جرأت گفت که همسران شاید در زندگی واقعی، بتوانند حساسیت‌هایشان در برابر شریک زندگی‌شان را کنترل کنند اما به هیچ‌عنوان نمی‌توانند این نوع از حساسیت و رنجش‌خاطرشان از سوی شبکه‌های اجتماعی را کنترل کرده و آن را بروز ندهند. بي‌شک این ناراحتی باعث خواهد شد که چه زن و چه مرد، واکنش‌هایی را در طول روز در مقابل یکدیگر به خرج دهند.

اختلال «وایبری» در زندگی ایرانی ها

می‌گویند حدود ٤٢‌میلیون نفر از ایرانی‌ها در شبکه‎های اجتماعی فعالند، از فیس‌بوک گرفته تا وایبر و واتس آپ و لاین. سایت الکسا پیشتر اعلام کرده بود که ایرانیان بزرگترین گروه مخاطبان وایبر را در جهان تشکیل می‌دهند. روزنامه شهروند: می‌گویند حدود ٤٢‌میلیون نفر از ایرانی‌ها در شبکه‎های اجتماعی فعالند، از فیس‌بوک گرفته تا وایبر و واتس آپ و لاین. سایت الکسا پیشتر اعلام کرده بود که ایرانیان بزرگترین گروه مخاطبان وایبر را در جهان تشکیل می‌دهند. این روزها البته با ادامه اختلالات در وایبر در ایران و کند شدن روند ارسال و دریافت پیام‌ها، بسیاری از مشتریان این نرم‌افزار درحال انتقال گروه‌ها و ادامه گفت و گوهای خودمانی‌شان به شبکه‌های اجتماعی دیگری به‌ویژه تلگرام هستند. زندگی در فضای مجازی برای بسیاری از ایرانیان چنان عادت شده که در این فضاهای مجازی تفریح می‌کنند، بحث سیاسی و فرهنگی می‌کنند، جوک و لطیفه می‌خوانند، موسیقی مبادله می‌کنند و حتی در گروه‌های وایبری و مشابه آن مراسم قصه‌خوانی و نقد و بررسی داستان دارند. دوستان قدیمی بعد از سال‎ها به مدد همین نرم‌افزارهای جدید همدیگر را پیدا کرده‌اند و خلاصه این‌که زندگی مجازی ردپای پر رنگی در زندگی روزمره مردم باز کرده و با وجود موبایل‎های هوشمند همه جایی‎تر و فراگیر‌تر هم شده است. اگرچه شماری از تحلیلگران اجتماعی می‌گویند که شبکه‌های مجازی موجب افزایش ارتباطات اجتماعی می‌شود، اما از سوی دیگر نگرانی‎هایی درباره تأثیر شبکه‌های اجتماعی بر روابط خانوادگی ازجمله ارتباط همسران و ارتباط والدین با فرزندانشان مطرح شده است. به گفته آسیب‌شناسان، پیامدهای ناشی از ورود شبکه‌های اجتماعی به زندگی روزمره را می‌توان جزو آسیب‌های نوپدید دانست، آسیب‌های مدرنِ زندگی مجازی هر چند که مدافعان شبکه‎های اجتماعی هم می‌گویند نمی‌توان به‌دلیل بخشی از پیامدهای منفی استفاده از شبکه‌های اجتماعی از امکانات و فرصت‎هایی که این شبکه‌ها در اختیار زندگی اجتماعی مردم قرار داده‌اند چشم‌پوشی کرد، اما به واقع شبکه‌های اجتماعی چه چیزهایی را در زندگی ما دگرگون کرده و بر چه بخش‌هایی از زندگی ما تاثیرگذار بوده‌اند؟ جامعه ایران برون‌گرا‌تر شده است غذا آماده است و میهمان‌ها هم پای سفره، یک نفر دوربین به دست می‌گوید: «من عکس بگیرم...»، صدای شاتر، یک بار، دوبار، چند بار. چند دقیقه بعد عکس دسته‌جمعی همه پای سفره در اینستاگرام و فیس‌بوک منتشر شده درحالی‌که همه «فیلینگ هپی»‌اند! این ماجرای یک خانه و دو خانه نیست فرقی ندارد میزبان یا میهمان با وجود موبایل‌های هوشمند و شبکه‌های اجتماعی در هر جمع خودمانی چه زیر یک سقف باشد، چه در رستوران و چه در طبیعت همیشه چند نفر آماده‌اند که یا عکس سلفی بگیرند یا عکس دیگری که به درد اینستاگرام و فیس بوک بخورد. این شبکه‌ها این روزها پر است از تصاویر سلفی و همچنین عکس‌هایی از زندگی روزمره که برای خیلی‌ها هم جذاب است، مخصوصا شبکه اینستاگرام که خلاف فیس‌بوک، فضایی شاد و مفرح دارد. از نگاه منتقدان، شبکه‌های اجتماعی خودنمایی را در میان انسان‌ها افزایش داده‌اند و منجر به شکل‌گیری یک نوع زندگی ویترینی شده‌اند. سبک زندگی که با سرعت هر چه تمام‌تر مرزها را به‌ویژه مرز و حریم‌های عرفی مرسوم در زندگی ایرانیان را از پیش پا بر می‌دارد. اگر تا همین یکی دو‌سال پیش بسیاری از کاربران ایرانی وقتی عضو شبکه فیس‌بوک می‌شدند اولین کاری که می‎کردند چک کردن ایمنی صفحات و محدود کردن دسترسی کاربران ناشناس به تصاویر و عکس‌هایشان بود حالا در شبکه اجتماعی مثل اینستاگرام با تعریف جدیدی که از ارتباطات و دوستی‌ها با عنوان انگلیسی فالوئر تعریف شده، کم نیستند افرادی که در صفحات باز و بدون محدودیت کاربران زندگی روزمره‌شان را در معرض دید همگان قرار می‌دهند، آزاد و بدون محدودیت در دسترسی. بخشی از این موضوع ناشی از تغییر دیدگاه جامعه درباره حریم خصوصی است و بخشی هم البته ناشی از علاقه و میل کاربران به بیشتر دیده شدن و بالارفتن تعداد فالوئرهایشان که این آخری هم خودش مساله‌ای شده که چه کسی چقدر فالوئر دارد! به گفته «معیدفر»، اینها نشان‌دهنده تغییر در سبک زندگی ایرانیان است، به گفته او، جامعه‌ای که سال‌های طولانی عکس‌های خصوصی و زندگی خانوادگی و روابطش را با حریم مشخصی و فاصله از دیگران حفظ می‌کرد و وارد شدن غریبه به خانه را بد می‌دانست، حالا حتی خصوصی‌ترین مسائل زندگی‌اش و حتی لحظه‌‎های خودمانی‌اش را در شبکه‌‎های اجتماعی منتشر می‌کند؛ این نشان می‌دهد سرعت تغییرات اجتماعی و به تبع آن ارزش‌ها و نیز ساختار و سبک زندگی تحت‌تأثیر شبکه‌های اجتماعی زیاد است و تغییرات بنیادینی در نگرش‌ها ایجاد کرده است. اگرچه تغییر در سبک اصولا برای عده‌ای همیشه نگران‌کننده است و منتقدان هم از تأثیر منفی شبکه‎های اجتماعی بر سبک زندگی ایرانیان می‌گویند. «بیات»، کارشناس علوم ارتباطات که در زمینه تأثیر شبکه‌های اجتماعی بر سبک زندگی ایرانیان تحقیق می‌کند، نظری همسو و از یک نظر متفاوت با «معید‌فر» دارد، او با بیان این‌که تغییرات ناشی از ورود شبکه‌های اجتماعی به زندگی روزمره الزاما می‌تواند نگران‌کننده نباشد، ادامه می‌دهد: «بخشی از این تغییرات اجتناب‌ناپذیر است شاید آنقدرها هم نگران‌کننده نباشد، بستگی دارد که از چه منظری به این تغییرات اجتماعی نگاه و آن را تحلیل کنیم. ایرانیان دوره‎های مختلف تاریخی کلا میل به درون‌گرایی در زندگی روزمره داشته‌اند، این موضوع حتی در معماری خانه‌هایشان كه با پنجره‌های کوچک و فضاهای اختصاصی و بدون مشرف داخل خانه‌ها می‌ساختند، فضای اندرونی و بیرونی اساسا زاییده همین تفکر است اما شما می‌بینید که تکنولوژی‎های جدید و مخصوصا شبکه‎های اجتماعی در عرض کمتر از یک دهه چقدر توانسته‌اند نگرش افراد را تغییر دهند طوری که برای بسیاری از افراد همین جامعه در صفحات شخصی‌شان نه‌تنها تصاویر خصوصی از زندگی روزمره‌شان را منتشر می‌کنند بلکه درباره مشکلاتشان، شکست‎ها و ناکامی‎هایشان می‌نویسند و اینها چیزهایی است که پیش از این در سبک زندگی ایرانی اصولا گفته نمی‌شد و جزو بخشی از اسرار مگوی افراد و خانواده‎ها بود.» بیات معتقد است که اگرچه برای بسیاری از افراد شکسته شدن حریم‌های عرفی در جامعه ایران بسیار نگران‌کننده است، اما از زاویه دیگری هم می‌توان به این تغییرات نگاه کرد و آن این‌که شبکه‌های اجتماعی افراد جامعه را از فضای بسته و غیرشفاف خارج کرده و به نوعی به گسترش فضای عمومی در ایران کمک کرده است. او می‌گوید: « یکی از کارکردهای مهم این شبکه‎ها این است که با ورود آنها به زندگی روزمره و به تبع آن ورود تجربه‎های زندگی روزمره افراد به شبکه‎های اجتماعی،رفتارها، کنش‎ها و واکنش‎ها و حتی باورهای افراد محک می‌خورد و این بازخورد در بسیاری از موارد به آنها کمک می‌کند تا درباره آنچه که هستند و آنچه که فکر و عمل می‌کنند به تحلیل واقع‌بینانه‌تری برسند و شاید بخشی از خودشان را در جریان این بازخوردها و همین‌طور آشنایی با سبک زندگی دیگران اصلاح کنند یا تغییر دهند.» به گفته او، شبکه‌های اجتماعی تصویر شفاف‌تری از زندگی ایرانیان را نشان می‌دهد هر چند که هنوز بخش سنتی‌تر جامعه نگاه بدبینانه‌ای به این شبکه‌ها دارند. رابطه مثبت با افزایش طلاق در ایران در سال‌های اخیر تبِ عضویت در شبکه فیس‌بوک خیلی بالا گرفته بود حالا اما یک سالی است که دور، دورِ وایبر و شبکه‌های اجتماعی موبایلی است که درعین مشابهت، ویژگی‌ها و قابلیت‌های متفاوتی دارند و البته درگیری بیشتری هم ایجاد می‌کنند. یکی از آنها عضویت در گروه‌های مختلف‌کاری، تفریحی، مشاعره، بحث و گفت و گو، خبرهای سیاسی و مانند اینهاست که هر کدام از آنها گاه تا صدها نفر عضو دارند که بسیاری از آنها همدیگر را نمی‌شناسند. «سیما خوشنویس»، روانشناس اجتماعی به «شهروند» می‌گوید در ماه‌های اخیر پرونده‌های زیادی داشته که افرادی به دلیل استفاده مداوم همسرانشان از وایبر از او مشاوره خواسته‌اند: «بیشتر مراجعان من جوانان هستند، شاید اگر یک‌سال پیش کسی از من می‌پرسید می‌گفتم به نظرم تأثیر استفاده از شبکه‌های اجتماعی بر اختلافات خانوادگی خیلی محسوس نیست اما الان تقریبا با قطعیت می‌توانم بگویم که شبکه‌های اجتماعی مثل فیس بوک و وایبر ارتباطات خانوادگی را به شدت تحت‌تأثیر قرار داده است. این شبکه‌های اجتماعی هم پتانسیل بالایی برای ایجاد سوءتفاهم دارند و هم این‌که با اشغال زمان مفید افراد در خانواده موجب سردشدن روابط زوجین می‌شوند.» نه فقط در ایران که حالا با گسترش شبکه‌های اجتماعی و نفوذ آنها در زندگی روزمره، در بسیاری از کشورهای جهان ازجمله آمریکا و انگلیس تأثیر مثبت وایبر بر افزایش طلاق مورد توجه قرار گرفته است. برای مثال نتایج یک تحقیق که چند‌سال پیش در آمریکا انجام شده نشان داده بود که در یک پرونده از هر پنج پرونده طلاق در آمریکا پای شبکه‌های اجتماعی در میان است. بررسی پرونده‌های طلاق نشان داده که در ٨٠‌درصد از پرونده‌های طلاق در آمریکا یکی از طرفین تصاویر یا بخش‌هایی از صفحه فیس‌بوک همسران را به‌عنوان مستندات فریبکاری یا خیانت ارایه کرده‌اند. اگرچه بسیاری می‌گویند که شبکه‎های اجتماعی ازجمله فیس بوک زمینه‎های بیشتری برای روشن شدن خیانت همسران را مهیا کرده اما آنطور که شیرین احمدنیا، جامعه‌شناس در مقاله‌ای که به آسیب‌شناسی شبکه‌های اجتماعی نوشته، شبکه‎های اجتماعی، همسران ناراضی یا ناخشنود را وسوسه می‌کنند تا در جست و جوی افراد دیگری مانند دوستان، همکلاسی‌های سابق، دوستان صمیمی دوران کودکی یا دوستان جدیدی برآیند که بالقوه زمینه خیانت به همسران فعلی را فراهم کرده و ضدازدواج عمل می‌کند. به گفته «احمدنیا»، به همین ترتیب همسرانی که دچار سوءظن یا بدگمانی می‌شوند اغلب تمایل پیدا می‌کنند که شبکه دوستی همسرانشان را زیر نظر بگیرند و مواجهه و کشف اطلاعاتی در مورد همسر بعد از سال‌ها اعتماد می‌تواند تباهی به دنبال داشته باشد و زوجین را در مسیر مراحل قانونی منتهی به طلاق قرار دهد. نسلِ لایک‌دوست روانشناسان در بررسی این‌که شبکه‌های اجتماعی چقدر احساس تنهایی ما را کاهش یا افزایش می‌دهند، حرف‌های دیگری هم می‌زنند.«مهدی ملک‌محمد»، کارشناس ارشد روانشناسی می‌گوید اصولا افرادی که تنهاترند بیشتر از شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند. به گفته او، شبکه‌های اجتماعی، نسلی را با آرزوی گرفتن بازخورد دایمی در زندگی پرورش می‌دهد و استفاده‌ زیاد از این شبکه‌ها باعث بحران هویت کاربران می‌شود؛ چرا که آنها از این شبکه‌ها می‌آموزند بی‌صبرانه در انتظار توجه بی‌درنگ سایرین به خود باشند درحالی‌که تا همین چند‌سال افراد تا این اندازه در زندگی روزمره به بازخورد اطرافیان و دریافت نظرات مثبت آنها توجه نداشتند و این موضوع به مساله‌ای نگران‌کننده تبدیل شده است. آنچه «ملک محمد»، می‌گوید را این روزها می‌توان در شبکه اجتماعی مثل اینستاگرام و موج گسترده‌ای که برای گرفتن عکس‌های عجیب و ویدیوهای غیرمتعارف به‌ویژه در ایران به راه افتاده مشاهده کرد. چندی پیش زمانی که دو دختر به دلیل فیلمبرداری در هنگام رانندگی تصادف کردند و راهی بیمارستان شدند، خیلی‌ها با مشاهده ویدیوی آنها می‌گفتند این چه حماقتی است که برای ساخت یک ویدیوی جالب آنها جانشان را به خطر انداختند حالا اما دایره اقدامات مشابه، ویدیوها و تصاویر نامتعارف در صفحات اینستاگرام هم آن‌قدر گسترده شده که هر روز ده‌ها ویدیوی مشابه با انگیزه دریافت لایک و به اصطلاح اینستاگرامی‎ها در این شبکه اجتماعی منتشر می‌شود. روانشناسان می‌گویند شبکه‌های اجتماعی میل به خودنمایی را در ایران افزایش داده‌اند و بر سبک زندگی اجتماعی ایرانیان موثر بودند اما جامعه‌شناسان می‌گویند این موضوع می‌تواند یک شکلی از تغییر زندگی اجتماعی باشد. آیا شبکه‌های اجتماعی تنهایی شما را پر می‌کند؟ ممکن است پاسخ شما به این پرسش سریع و فوری و یک کلمه بیشتر نباشد: «بله ... البته که با وجود فیس بوک احساس تنهایی نمی‌کنم!» متخصصان اما به این پرسش به این سادگی پاسخ نمی‌دهند و می‌‌‌‌‌گویند که پاسخ این پرسش، سهل و ممتنع است. «هانا کراسنووا»، از دانشگاه هومبلت برلین براساس نتایج یک تحقیق دراین‌باره می‌گوید: «اینکه چه تعدادی از افراد پس از سر زدن به فیس بوک احساس حسودی و در پی آن احساس تنهایی، سرخوردگی و عصبانیت می‌کند، برای ما شگفت‌آور بود.» شبکه‌های اجتماعی اگرچه فاصله‌ها را برداشته‌اند و افرادِ دوست و آشنا را در اقصی نقاط جهان به فاصله چند کلیک یا نگاه داشتن میکروفن موبایل نزدیک کرده‎اند، اما همین نزدیکی امکان مقایسه و مشاهده زندگی دیگران البته از نمای نزدیک‌تر را فراهم کرده است و تماشای نمای نزدیک زندگی دیگران برای افرادی که به دلایل مختلف در موقعیتی بحرانی یا بی‌ثبات در زندگی هستند، زندگی خانوادگی آنها با چالشی مواجه شده یا این‌که در معرض از دست دادن شریک زندگیشان هستند می‌تواند پیامدهای منفی مثل سرخوردگی و احساس نارضایتی داشته باشد. این نکته‌ای است كه دکتر«سعید معیدفر»، جامعه‌شناس به آن اشاره می‌کند و می‌گوید: «شبکه‌های اجتماعی به همان اندازه که ارتباطات را نزدیک کرده‌اند، زندگی افراد را هم در معرض دیدن هم گذاشته‌اند و افراد بیش از گذشته امکان مقایسه دارند. اغلب می‌بینید افراد به دنبال دوستان قدیمی خود هستند، بخشی از این جست‌وجو برای تجدید خاطره‌ها و بخش دیگری برای کسب اطلاع درباره این است که آنها الان کجا و در چه وضعیتی هستند؟ چه کاره شده‌اند؟ کجا و با چه کسی زندگی می‌کنند، چه ماشینی دارند و چقدر در زندگی رشد کرده‌اند؟» به گفته او، میزان رضایتمندی افراد از استفاده از شبکه‌های اجتماعی تا اندازه زیادی می‌تواند تابع موقعیت فردی آنها در زندگی اجتماعی، روابط شخصی و خانوادگی‌شان باشد. به این معنا که هر چه افراد در زندگی شخصی و خانوادگی احساس نارضایتی بیشتری داشته باشند به احتمال زیاد با استفاده از شبکه‌های اجتماعی، بیشتر احساس سرخوردگی می‌کنند. برای مثال اعضای خانواده‌ای را درنظر بگیرید که به دلیل مشغله پدر امکان سفر دسته‌جمعی ندارند یا سفر کردن به دلیل شرایط مالی برایشان مهیا نیست، آنها با مشاهده تصاویر دوستان دیگری که به‌طور مستمر تعطیلات‌شان را به سفر می‌روند و در کنار هم با احساس خوشحالی عکس می‌گیرند و منتشر می‌کنند بیشتر دچار احساس نارضایتمندی و سرخوردگی می‌شوند. آنها در آن لحظه به این فکر نمی‌کنند که این تصاویر گزینش شده و از لحظات شاد زندگی افراد برداشته و درواقع گزینش شده بنابراین نارضایتی در آنها تشدید می‌شود و می‌تواند به سرد‌شدن روابط آنها یا بروز تنش بینشان منتهی شود. «حوریه»، یکی از افرادی است که به دلیل چنین تجربه‌ای استفاده از فیس‌بوک را متوقف کرده است. او به «شهروند»، می‌گوید: «روابط خانوادگی ما واقعا دچار مشکل شده بود و من و همسرم یک بار نشستیم و تصمیم گرفتیم فیس‌بوک را کلا کنار بگذاریم. اوایل این موضوع محسوس نبود اما بعد از مدتی انتشار همین تجربه‌های روزمره برای ما حاشیه‌هایی ایجاد کرد که استفاده از فیس‌بوک را محدود و بعد متوقف کردیم، الان از وایبر استفاده می‌کنم اما خیلی محدود و با مرزبندی خاص خودم.» به اعتقاد «نوید»، هم این‌که همسرش مدام وابسته به موبایل است، تأثیر منفی بر روابط آنها گذاشته: «چند وقت پیش برای همسرم یک شارژ ر با سیم خیلی بلند درست کردم که می‌تواند از آن در تختش و همچنین آشپزخانه وقتی کار می‌کند درحالی‌که به شارژ است هم استفاده کند، من اعتراضی نمی‌کنم که چرا، ولی واقعیت این است که او با دوستانش سرگرم است در گروه‌های مختلف اما من احساس تنهایی می‌کنم.» نزدیک کردن آدم‌های دور، دور کردن آدم‌های نزدیک شبکه‌های اجتماعی مثل فیس‌بوک، وایبر و اینستاگرام با نزدیک کردن ارتباطات میان افرادی که در فواصل جغرافیایی دور زندگی می‎کنند این زمینه را فراهم کرده که مدافعان روابط اجتماعی مجازی بگویند که این شبکه‌ها احساس تنهایی را در میان افرادی که مثلا در کشور یا شهر دیگری دور از خانواده‌هایشان زندگی می‌کنند،کاهش دهد. «هدیه»، یکی از آنهاست که برای تحصیل خارج از ایران زندگی می‌کند و می‌گوید که وایبر برای او نعمتی است چون فاصله او و خانواده‌اش را کم کرده است: « از وقتی مادرم وایبر نصب کرده و کار کردن با آن را یاد گرفته واقعا روزگار من تغییر کرده، احساس می‌کنم کنارم هست، مادرم هم کمتر دلتنگی می‌کند.» او می‌گوید که در وایبر در گروه‌هایی عضو شده که دوستان دوران مدرسه و دبیرستان او هستند و همین گروه‌ها هم تجربه مجازی خوبی برای به اشتراک گذاشتن مشکلات و تجربه‌های روزمره است. آن‌طور که کارشناسان و تحلیلگران اجتماعی می‌گویند، شبکه‌های اجتماعی اگرچه با گرد هم آوردن دوستان می‌توانند به افزایش ارتباطات انسانی کمک کنند اما تجربه نشان می‌دهد این شبکه‌ها روابط دوستی افرادی که در فاصله‎های جغرافیایی دور هستند، مستحکم‌تر می‌کند اما بر روابط دوستی افرادی که در فواصل جغرافیایی نزدیک هستند تأثیر منفی دارد. به گفته «محمد بیات»، کارشناسان ارتباطات که درباره پیامدهای اجتماعی شبکه‎های اجتماعی تحقیق می‌کنند، نظرسنجی او از افرادی که از شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند، نشان می‌دهد افرادی که بیش از سه‌سال تجربه افزایش استفاده از این شبکه‌ها را دارند معتقدند این شبکه‌ها ارتباطات چهره به چهره آنها با دوستان نزدیکشان را کاهش داده اما موجب ارتباط نزدیک‌تر با آشنایان دور شده است.

اولین تیر شبکه‌های اجتماعی چیست

شبکه‌های اجتماعی اینترنتی امروزه با استقبال فراوانی از سوی جوانان مواجه شده و جوانان، بخش قابل توجهی از اوقات فراغت خود را در این شبکه‌ها سپری می‌کنند به طوری که متأسفانه بسیاری از امور از جمله سبک زندگی افراد تحت‌الشعاع استفاده این شبکه‌ها قرار گرفته است. از این رو بر آن شدیم تا در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام علی قهرمانی مدیر مؤسسه ندای فطرت به بررسی «جامعه مجازی و سبک زندگی؛ آسیب‌شناسی و کارکرد شناسی جامعه مجازی» پرداختیم. * تنوع بیش از حد فضای سایبری، یک سرگشتگی و حیرانی را برای مخاطب به بار می‌آورد آقای قهرمانی لطفاً در ابتدا تعریفی از جامعه مجازی و ویژگی‌های آن برایمان بیان کنید. سایبر، گرچه فضای متنوعی است اما یک رسانه مستقل نیست بلکه هرچه که در رسانه‌های دیگر وجود دارد در این رسانه جمع است تنها مزیت این رسانه، جمع بودن تمام رسانه‌ها در آن است زمانی که فیلم و سینما پا به عرصه وجود گذاشت خود را هنر هفتم نامید با این ادعا که همه هنرهای دیگر را در خودش جمع کرده است و این فضای سایبر حتی فیلم را نیز در درون خود دارد. لذا کسانی که به نقد این فضا می‌پردازند گاهی نقدهای غیر علمی ارائه می‌دهند چون ما در فضای سایبری با متن، عکس، فیلم و بازی مواجه هستیم و در واقع فضای سایبری، رسانه مستقلی، شمار نمی‌رود نکته دوم، تأثیر و تأثر متقابل است برخلاف رسانه‌های دیگری که یک سویه هستند مثل بازی، اینجا رسانه دو سویه بوده و خود کار بر در نتیجه مورد علاقه تأثیر دارد. فضای سایبری به دلیل برخورداری از تنوع بالا نسبت به رسانه‌های دیداری و شنیداری و هم به دلیل تنوعش در صفحات گوناگونی که وجود دارد یعنی مانند تلویزیون و ماهواره نیست که 2-3 هزار تا شبکه داریم که اغلب آنها یک سویه هستند و تعداد خاصی از بازی‌ها هستند که ما دی‌وی‌دی‌های آن را داریم. فضای سایبری آنقدر تنوع دارد که موتورهای جستجوگر به میدان آمده‌اند تا به این تنوع با کلید واژه‌هایی که مخاطب به دنبال آن است را پاسخ دهند این تنوع پیش از حد، یک سرگشتگی و حیرانی را برای مخاطب به بار می‌آورد. * به نظر شما مهمترین آسیب‌هایی که می‌توان برای فضای مجازی برشمرد، چیست؟ آسیب‌‌هایی که در فضای سایبری باید به آنها بپردازیم در دو بعد روح و روان و جسم است. همچنان که در این سه حوزه می‌تواند تأثیرگذار هم باشد. یکی از آسیب‌های جدی‌ای که اصطلاحاً برای اینترنت و فضای سایبر مطرح می‌شود «کم تحرکی» است، سبک زندگی سالم، چه در نگاه دینی و حتی در نگاه غیر دینی و از منظر پزشکی، جسم انسان برای تحرک آفریده شده نه برای یک جا نشینی بیش از حد! در حالی که ما شاهد آن هستیم اکثر کاربران فضای سایبر، کم تحرک ی را دارند با وجود ابزار جدیدی مانند گوشی‌ها و تبلت‌هایی که امکان برقراری ارتباط با فضای سایبر راحت شده و معمول این گونه است که کم تحرکی را دارند. آسیب دیگر جسمی، خستگی بیش از حد چشم است فقط کم تحرکی عضلات نیست و بیشتر کاربرها افرادی هستند که بعد از مدتی دچار پیری چشم می‌شوند. هر دینی، هر آئینی و هر مکتبی یک مدلی از زندگی یا مدل‌های متنوع را ارائه می‌دهد این طیف رنگین کمانی، یک حداقل و حداکثری دارد. در هیچ یک از ادیان آسمانی جایز دانسته نشده که تحریک جسم و روح و روان به سوی مباحث اروتیک و جنسی، یکی از موضوعاتی است که بسیار در فضای سایبر پر رنگ بوده و کاربران بسیار بالایی دارد بازی‌های آنلاین است چه دخترانه و چه پسرانه از این دسته هستند. چیزی که در فضاهای سایبر و فضای دیجیتال مشترک است فضای بازی است با این تفاوت که فضای سایبر، آنلاین و بسیار متنوع و فراوان هستند و اصطلاحاً بازی‌های سبک و در عین حال، جذاب که حالت انیمیشنی دارند و به دلیل این بُعد فانتزی بودنشان عموم انسان‌ها به استفاده از آن علاقه دارند چراکه بسیار پرجاذبه هستند. برخی بازی‌های رایانه‌ای، افراد را به سوی پرخاشگری و خشونت سوق می‌دهد * آیا اصولاً بازی‌های دختران و پسران با هم متفاوت است، بحث بازی‌ها معمولاً به سنین نوجوانی اشاره دارد مخاطب اصلی شما کدام قشر است؟ بنده طیف نوجوان تا جوانی را عرض می‌کنم و مقصود من فقط بازی‌های سنین نوجوانی نیست. فیلم ماتریکس که در سال 1999 و در اوایل قرن 21 ساخته شده و ماتریکس 2 و 3 هم بعد از سال 2001 ساخته شد هنوز این سه حلقه تکمیل نشده بود که پروژه بازی آنلاین بازی ماتریکس برای سنین جوان استارت زده شد بیننده‌های این فیلم، جوانان بودند و آخر بازی را هم که خود شخص کاربر رقم می‌زد اینکه این فیلم چگونه تمام شود و انتخاب نوع بازی و نتیجه آن همگی به اختیار خود کاربر گذاشته شده است. اینکه می‌گویم بازی‌های آنلاین، فقط بازی‌های سنین نوجوانی نیست مثال می‌زنم بعضی از بازی‌هایی که شاید آنلاین نباشد و روی گوشی‌های اندروید وجود دارد بازی‌هایی مانند «انگری برد» بیش از اینکه کودکان و نوجوانان پای این بازی‌ها بنشینند جوانان و میانسالان و حتی افرادی که مسن‌ترند خود را با این بازی‌ها سرگرم می‌کنند این طور نیست که فقط مخاطب ما در بازی‌های گوشی‌های موبایل و فضای سایبری فقط مخاطب نوجوان داشته باشد. عنصر مشترک همه این بازی‌ها جذابیت‌هایی است که دارند یکی از این جذابیت‌ها «هیجان» است. جدیداً تحقیقی در انگلیس انجام شده که روانشناسان انگلیسی یک نتیجه خوبی از آن گرفته بودند این بود که روی 500 نفر که بازی‌های معمولی انجام می‌دادند چه دختر و چه پسر چه جوان و چه نوجوان بررسی کرده بودند بازی‌های بسیار ساده مثلاً مسابقات رالی، موتور و بازی‌هایی که در آن‌ها زد و خوردها وجود ندارد و فقط یکسری هیجان و سرعت و مواردی از این دست وجود دارد اینها را با افرادی که اصلا چنین بازی‌هایی را نداشتند مقایسه کردند یعنی بین کسانی که اهل بازی بودند و کسانی که اهل بازی نبودند یا استفاده آنها از بازی کم بود، میزان پرخاشگری در افرادی که اهل بازی بودند به شدت بالا بود. آنها تعجب کرده بودند که با وجود اینکه این بازی‌ها مشکل خاصی نداشت و کاربر، خشونت خاصی را در بازی مشاهده نمی‌کرد اما بعد از سال‌ها و ماه‌ها تحقیق به این نتیجه رسیدیم که شکست خوردن در این بازی و سرخوردگی که فرد در دفعات به درون خود می‌ریزد و عدم موفقیت در یک بازی، حالتی را در درون او به وجود می‌آورد که به سوی پرخاشگری و خشونت رهنمون می‌کند. این جذابیت، هیجانی است که در بازی‌ها نهفته شده و فرد تلاش دارد که در اثر آن هیجانات، جذب بازی شده و مراحل آن را پشت سر هم انجام دهد. بنابراین از جمله تأثیرات فضای سایبری این است یکی از مؤلفه‌های اصلی یک زندگی سالم، زندگی‌ای که بر اساس صبر، مهربانی و بردباری پایه‌ریزی می‌شود را از بین می‌برد و هیجانات و خشونت فرد جایگزین صبر و آرامش او می‌شود. سنین کودکی و نوجوانی، سنین شروع تربیت و پایه‌گذاری مبانی تربیت صحیح است لذا باید کودک را از همان کودکی، بردبار تربیت کنیم صبور و اهل تعقل و اندیشه بار بیاوریم و این کودک از ابتدا تا انتهای زندگی‌اش موفق خواهد بود. همچنین سنین نوجوانی که شکننده‌تر است اگر بتوان تربیت نوجوان را در این سنین در دست بگیریم تا حد بسیاری تأثیراتی که در کودکی کسب کرده چه مثبت و چه منفی را به سوی تعالی سوق داد و آینده‌ای خوب را برای او رقم بزنیم و به این صورت از آسیب‌های فراوانی که در آینده سراغ او خواهد آمد،جلوگیری می‌شود. استفاده بیش از حد بازی‌های رایانه‌ای، فرصت اندیشیدن را از فرد می‌گیرد از دیگر آسیب‌ها، آسیب‌های روحی فرد است که موارد متعددی را شامل می‌شود از جمله آسیب‌های فکری. در حال حاضر بحث بنده درباره هیجان است که در بیشتر بازی‌ها خود را نشان می‌دهد البته این آسیب می‌تواند در غیر بازی‌ها هم باشد. بعضی از این سایت‌ها و شبکه‌هایی که بیشتر فیلم و کارتون محور هستند همگی یک ویژگی مشترک دارند و آن بحث هیجان‌طلبی و استفاده از بُعد عاطفی فرد است، آسیب فکری که در این بخش متوجه فرد می‌شود این است که فرد در این قبیل فضاها جایی برای فکر کردن ندارد و تفاوتی هم میان کسی که اهل بازی‌های فراوان است و فردی که اهل بازی‌های آنلاین است و چه کسی که در شبکه‌های هیجاناتی پر از خشونت و ... است چنین فردی فرصت تفکر ندارد چون دائماً درگیر این هیجاناتی مانند زد و خورد، سرعت، دقت و ... بوده و جایی برای اندیشیدن او باقی نمی‌ماند. استادی بود که می‌گفت ما وقتی کودک بودیم از دیوار راست بالا می‌رفتیم. اما همین که آماده می‌شدیم با بدن کثیف به حمام برویم یا لباسمان را عوض کنیم و یا زمانی که خسته می‌شدیم در فاصله زمانی که خوابمان ببرد یا به حمام برویم یک فرصتی بود تا درباره آنچه که در روز برایمان اتفاق افتاده بود تأملی کنیم اما امروزه با این ابزار مجازی، فرد پای سیستم خوابش می‌برد و هیچ فرصتی ندارد. * علاوه بر آسیب‌های جسمی و روانی، چه آسیب‌های اخلاقی ممکن است در این فضا برای افراد به وجود آید؟ مرحله بعد، آسیب‌های اخلاقی است بیشترین آسیبی که من از همه منتقدان دیده‌ام، چه فضاهای بازی و چه فضاهایی که معمولاً در کشور ما به عنوان سایت‌های فیلتر از آنها یاد می‌شود آسیب‌های اخلاقی بسیار فراوانی دارند کوچکترین آنها مسائل اروتیک است که از لباس‌های نامناسب و اندام‌های نیمه عریان گرفته تا رابطه‌های عاطفی و بالاتر که آسیب‌های جدی‌تری روی فرد دارد. این مسئله‌ای است که علاوه بر منتقدان داخلی، منتقدان خارجی و حتی افرادی که هیچ دینی را قبول ندارند و البته بنده برخی از پزشکان را می‌شناسم که منتقد بحث‌های مسائل اخلاقی فضای سایبر هستند. آنها می‌گویند با وجود اینکه انسان هیچ دینی را قبول نداشته باشد اما یک وجدانی دارد که باید بپذیریم کودک و نوجوانی که در سنین رشد قرار دارد نباید فرد تا این حد در این فضاها غرق شود به طوری که جلوی رشد علمی و عقلی او گرفته شود و با بروز هیجانات عاطفی و جنسی به معنای خاص رادیکال، دیگر فرد فرصت رشد علمی پیدا نمی‌کند چون جاذبه‌های جنسی او را به سمتی می‌کشاند که بی‌بازگشت بوده و یا اینکه بسیار سخت می‌تواند برگردد. تخریب سبک زندگی انسان‌ها اولین تیر شبکه‌های اجتماعی *آقای قهرمانی! آسیب‌های فضای سایبری تا چه اندازه می‌تواند بر سبک زندگی افراد تأثیر منفی داشته باشد؟ سبک زندگی ما به نوع جهان‌بینی و نگرش‌ ما از زندگی برمی‌گردد تعریفی که ما از محیط اطرافمان داریم فقط یکسری از مهارت‌ها نیست مثل دروغ نگفتن، سالم زندگی کردن و .. بلکه اینها مؤلفه‌های جزئی آن زندگی هستند لذا این روح حاکم بر زندگی، نوع نگرش ماست. توجه کنید فضایی که اکنون ایجاد شده یک فرد در آن فقط یک هویتی را برای خود برگزیده است هویت مجازی که هرگونه دلش می‌خواهد در آن حضور می‌یابد، در یک وب‌سایت یک شخصیتی دارد و در شبکه اجتماعی، شخصیتی متفاوت. حتی ممکن است فرد دختر باشد و با هویت یک پسر در این فضا ظاهر شود اولین چیزی که با وارد شدن این فرد به شبکه‌های اجتماعی مدنظر قرار می‌گیرد این است که سبک زندگی فرد مخدوش می‌شود و بحث اصلی مسئله صداقت شخص است که زیر سؤال می‌رود. از خودبیگانگی و دیگر شیفتگی شبکه‌های اجتماعی اساس زندگی ما را برهم می‌زند شبکه‌های مجازی‌ای به نام «second life» وجود دارد همچنین شبکه‌هایی هستند که چنین موضوعی دارند اما با این نام عنوان نمی‌شوند این زندگی دوم، فضایی است که شما در آن یک زندگی‌ مجازی را تشکیل می‌دهید و افرادی را به عنوان دوست، همکار، خانواده و ... انتخاب می‌کنید مثلاً بازی‌های کودکانه و دخترانه‌ای هستند که نوع رفتار را به شما از دوران کودکی آموزش می‌دهد. یا اینکه در این فضا شما یک کودک را تا سنین نوجوانی و جوانی، تربیت می‌کنید، در واقع شخص با آن شخصیت همزاد پنداری می‌کند و این همانی، او را به جهتی می‌کشاند که شما او هستید و آن لباس را پوشیده‌اید و آن رفتار خاص را انجام می‌دهید برای آن زندگی دوم و اکنون این رفتارها را در زندگی واقعی خودتان بروز می‌دهید. اینکه راحت دروغ می‌گویید و آن هویتی که ندارید را معرفی می‌کنید و آن هویتی که دارید را مخفی می‌کنید. برای اینکه فرد بتواند از آن زندگی واقعی خود فرار کند وارد این فضا می‌شود و گاهی هم برای تخلیه روحی و روانی! یا اینکه شما احتمال می‌دهید تعدادی از کاربران شما، شما را بشناسند و خطر لو رفتن وجود داشته باشد برای اینکه اگر لو رفتید کمترین آسیب را ببینید خودتان را به آن هویتی که اینجا معرفی کردید نزدیک می‌کنید و سعی می‌کنید همان باشید که در شبکه‌های اجتماعی معرفی کرده‌اید. بنابراین چه اتفاقی می‌افتد یک از خودبیگانگی و دیگر شیفتگی! که آن دیگری همان خود مجازی شماست که اتفاق می‌افتد و این تعارض و تقابلی که به وجود می‌آید اساس مدل زندگی شما را بر هم می‌زند این قضیه در فضای کلی وجود دارد و مختص دین اسلام نیست و بر هر نوع کاربری می‌تواند صدق کند این تضاد درونی که ایجاد می‌شود و شما را به ناکجاآباد می‌کشاند اصلی‌ترین آسیب فضای سایبری است. گام دوم آسیب‌های سبک زندگی در فضای مجازی، اعتیاد به این فضاست شما برای اینکه از روزمره‌هایتان فرار کنید و برای اینکه خودتان را تخلیه کنید جایی را پیدا کرده‌اید که حالات و عاطفه خود را آن جا پیاده می‌کنید. آسیبی به نام «من می‌دانم» *در ادامه می‌شود کمی هم درباره آسیب‌های شبکه‌های اجتماعی که اغلب نوجوانان و جوانان امروزه درگیر آن هستند مانند وایبر و واتس‌آپ صحبت کنید؟ گروه‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی موبایل‌ محور شکل می‌گیرد یا گروه‌های دوستانه است یا گروه‌های همکاران. گروه‌های دوستانه بیشتر فضای طنز و سرگرمی دارد و حتی مذهبی‌ترین‌ها افرادی هستند که گروه‌هایی را تشکیل می‌دهند و اطلاعات خوب فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را با هم به اشتراک می‌گذارند. اتفاقی که که در اینجا می‌افتد این است که فرد برای اینکه اطلاعات بیشتری به دست می‌آورد در گروه‌های بیشتری عضو می‌شود و حواسش نیست که اطلاعات فقط این مواردی نیست که دوستان ارسال می‌کنند چرا که او حرف دیگری و دیگری هم حرف دیگری را کپی می‌کند. بنابراین افراد در یک چرخه خاصی قرار می‌گیرند که فرد احساس فهمیدگی به او دست می‌دهد در یک چرخه نزدیک بی‌نهایت که فرد دچار یک رخوت و یک شیفتگی نسبت به اینکه «من می‌دانم» قرار می گیرد در حالی که تنها بعضی از اطلاعات با او به اشتراک گذاشته می‌شود و بیشتر موارد وارد مباحث جزئی و حاشیه‌ای می‌شود و هرچه وقت بیشتری صرف این کار کند عمر زیادتری از او به هدر می‌رود در واقع به دیگر معنا اولویت اصلی فرد، حضور در فضای مجازی می‌شود و دائماً از زندگی واقعی‌اش و از خود واقعی‌اش دورتر می‌شود. * چه چیزهایی باعث روی آوردن افراد به عضویت در این گروه‌ها می‌شود؟ اینکه ما از امکانات و تکنولوژی استفاده کنیم کسی آن را تحریم نمی‌کند بلکه استفاده ناروای از آن است که بد بوده و عقل نیز آن را ناشایست می‌داند. اما چه می‌شود که ما جذب این شبکه‌های اجتماعی می‌شویم،‌ یک روایتی وجود دارد که می‌گوید در هر چیزی لذتی وجود دارد «لکل شیء لذت» حتی اگر یک ماشینی که همه آن را دارند و شما هم جدیدترین مدل آن ماشین را می‌خرید آیا سوار شدن ماشین نو لذت ندارد؟! بله چرا چون تازه است یا هر چیز دیگری را که در نظر بگیرید تا زمانی که تازه و جدید است برای انسان لذت دارد. دومین عامل علت‌گرایش به شبکه‌های اجتماعی موبایل محور به دلیل ارزان بودن آن است و فرد فکر می‌کند فقط باید هزینه اینترنت را پرداخت کند هر بی‌ارزانی بی‌علت نیست هر کسی اطلاعاتی را در یک گروه منتشر می‌کند در واقع اطلاعات شخصی و خصوصی خود را هم در اختیار شبکه‌های جاسوسی غرب قرار می‌دهد. غرب بعد از تلقین محدودیت در جامعه ما شبکه‌های اجتماعی نظیر وایبر را راه‌اندازی کرد وقتی فیس‌بوک، واتس‌آپ را خرید 16 میلیون دلار را الکی هزینه نکرد که آن را بخرد که هیچ تبلیغاتی هم روی آن نیست. در فیس بوک می‌شود تبلیغات کرد اما هیچ تبلیغاتی در واتس آپ نیست. یا وقتی وایبر امکان تماس صوتی را برای کاربر قرار داده‌، آیا برای هیچ و پوچ، و آیا این پول را از سر راه آورده‌اند لذا فرد چون فکر می‌کند که فقط هزینه اولیه اتصال به شبکه اینترنت را پرداخت می‌کند و در ارتباط‌های بعدی تقریباً مکالماتش رایگان است آن را بر می‌گزیند از این رو کاربر حواسش نیست که این تماس‌های اینترنتی خیلی هم رایگان رایگان نیست و در واقع از اعتبار او و از اطلاعات خصوصی او خرج و هزینه می‌شود که ممکن است همین مسئله به ضرر او تمام شود. اینکه ما با افراد مختلفی ارتباط می‌گیریم و انسان دنبال این است که نادانسته‌هایش را کشف کند فضای جدیدی را تجربه کند به جز هیجان‌طلبی، بحث مکاشفه انسان و اینکه دائماً به دنبال یافتن امور جدید است روحیه دانش طلبی انسان و فهم‌‌خواهی او یکی از علل گرایش به استفاده از این شبکه‌های اجتماعی است. هیجانی که در این فضا وجود دارد بیشتر است چون ما در این فضا تأثیرگذارتریم و تنوع بسیاری وجود دارد افراد هر کس را که بخواهند انتخاب می‌کنند و چون این مشارکت و فعالیت به صورت دو طرفه است موجب هیجان فرد می‌شود. از همه مهمتر اینکه مرزها در این شبکه‌های اجتماعی برداشته شده است غربی‌ها آن قدر به ما تلقین کرده‌اند که شما همیشه محدود بوده‌اید انقلاب اسلامی، محدودیت آورده و خانواده‌ها شما را محدود کرده‌اند که یک حس محدودیت به ما دست داده و این حس بدی است و بنده به شدت مخالف آن هستم و معتقدم که غربی‌ها این را به ما تلقین کرده‌اند تا ما فکر کنیم واقعاً در محصوریت شدید هستیم لذا یک فضایی را پدید آورده‌اند که این محدودیت را برمی‌دارد و فرد حس می‌کند وارد یک عالم جدیدی است که خود او فقط بیننده نیست بلکه خود او هم کاره‌ای در این جهان است خودش هم عرضه کننده است بنابراین برای اینکه فرد خود را از این حصار تلقینی خارج و تخلیه کند وقتی این فضا در قالب شبکه‌های اجتماعی به وجود می‌آید به راحتی از آن استقبال می‌کند و علل روانی دیگری هم وجود دارد که مهمترین آن‌ها این مواردی بود که ذکر شد. کپی شده ازstrategicreview.blog.ir